چرخی روی صندلی زد+ خیلی واجب بود منو تنها بزاره..؟
پاش رو روی زمین گذاشت که موجب ایستادن صندلی چرخدار شد
+ کوکو ، ته ته مجبور بود بره
روی صندلی ولو شد و همینطور که پاهاش رو روی زمین میکوبید گفت
+ یعنی جلسه از من مهم تر بود که منو تنها گذاشت..؟!
چند بار دستش رو روی پیشونیش کوبید
+ جئون جونگ کوک بهت تبریک میگم ، رسماً دیوونه شدی داری با خودت حرف میزنی
آهی کشید و شکم تختش رو نوازش کرد
+ میدونی خیلی دوست دارم..؟
لبخندی زد و ادامه داد
+ من وقتی کوچولو بودم خیلی سختی کشیدم فندقِ پاپا
چشمای پر شده از اشکش با لبخند روی لبش پارادوکس عجیبی رو خلق کرده بود
+ اینکه بدونی خانوادهات ترکت کردن خیلی حس بدیه
پشت دست چپش رو روی چشماش کشید
+ اینارو نمیگم که ناراحت بشی فندق کوچولو ، فقط میخوام بدونی نمیزارم تو هم بدون خانواده بزرگ بشی
با نوک انگشت اشارهاش ، ضربهای به شکمش زد
+ آپات تو رو خیلی دوست داره اما اگه بیشتر از من دوست داشته باشه کلاهمون میره تو هم
لبخند دندون خرگوشی زد
+ منم خیلی دوست دارمااا ولی خب...
چشماش رو بست و سرش رو به صندلی تکیه داد
+ نمیتونم بهت دروغ بگم ، من تهیونگ رو از همه بیشتر دوست دارم
دوباره شکمش رو نوازش کرد
+ تهیونگ خدای منه ؛ همونیه که میپرستمش ، همونیه که من رو خلق کرده...چون اگه تهیونگ نبود جونگ کوکی هم نبود
انقدر محو حرف زدن با فندق بود که متوجه ورود جیمین و تهیونگ نشده بود
+ میدونستی تو حاصل اولین عشقبازیمونی..؟ من واقعا از این جهت که تو ثمرهی اولین های منی خوشحالم فندق
با تقهای که به میز خورد ترسیده روی صندلی سیخ شد
_ ببخشید آقای محترم من عادت دارم بعد از جلسه یه توله خرگوش و یه فندق بخورم ، شما میتونید سفارش منو آماده کنید..؟
+ ته این چه کاریه سکتـ...
کوک با دیدن چشمای اشکیه جیمین حرفش نصفه موند
از پشت میز کار تهیونگ بیرون اومد
با قدم های سست شده به هیونگی که یک ماه ازش بیخبر بود رسید
YOU ARE READING
Boy friend..??
Fanfictionجئون جونگ کوک پسری که نقش دوست پسر کیم تهیونگ مدیر شرکت مد "k" رو بازی می کنه . . . هیچکس نمیدونست جونگ کوک پسریه که قابلیت باروری داره حتی خودش... کاپل: تهکوک ژانر: درام ، لیتل کمدی ، اسمات ، امپرگ زمان آپ: حداقل دو پارت در هفته فصل اول : تکمیل شد...