+ کیم نامجون و جئون جین* چیییییییی؟؟!؟؟
پسر کوچکتر با استرس به جیمین نگاه کرد
+ خوب گوش کن هیونگ من و تو چیزی راجب پدرام نمیدونیم ، فهمیدی..؟؟
جیمین با اخم گفت
* یعنی چی اونا که وضعیت مالیشون خوبه پس چرا بچشو..
با نیشگونی که از پهلوش گرفته شد ساکت شد و به مرد های رو به روش خیره شد
جین لبخندی زد و دستش رو برای گذاشتن روی شونهی پسرش بالا آورد
< سلام عزیزم
کوک خودش رو عقب کشید و مانع برخورد دستای پدرش به بدنش شد
تکخندی کرد و با اخم های درهم گفت
+ از کجا من عزیز شما میشم..؟
کلمهی " عزیز " رو با لحن مسخرهای گفت و ابرویی بالا انداخت
نامجون دست رو هوا موندهی همسرش رو توی دستاش گرفت و رو به پسرش گفت
~ از اونجایی که پسر عموته یعنی عزیزشی
کوک صورتش رو جمع کرد
+ پسر عمو..؟ وقتی تک و تنها توی یتیم خونه بودم هیچکس پیشم نبود ، من عزیز کسی جزء مَردَم نیستم حالا میخواد اون آدم پسر عموم باشه ( از لای دندوناش غزید ) یا پدرم...
با لذت به قیافهی شوکهی پدراش نگاه کرد
~ تو..چیزی میدونی..؟؟
کوک با قیافهی گیجی نگاهش رو به نامجون داد
+ منظورتون چیه..؟! چیزی هست که من نمیدونم ؟
جین هول شده تکذیب کرد
< نه نه..همسرم چون فکر کرد خبری از پدر و مادرت داری..ایـ..این سوال رو پرسید
زیر دلش تیر خفیفی میکشید اما بهش توجهی نکرد
+ پدر و مادرم..؟
قدمی جلو گذاشت و دو دستش رو روی شونه هاشون گذاشت
+ میدونین من یچیزی فهمیدم
کمی خودش رو خم کرد و با صدای آرومی کنار گوش پدراش لب زد
+ من دو تا پدر دارم ، مادری در کار نیست
پیش هیونگش که با اخم نگاهشون میکرد برگشت و قهقهی بلندی سر داد
+ بیخیال پسر عمو این قیافهی ترسیده به صورتت نمیاد
سمت نامجون برگشت و با انگشتش صورتش رو نشان داد
+ هی کیم نامجون خودت رو جمع کن اگه کسی تو رو با این قیافه ببینه اعتبارت میاد پایین ، از اونجایی که من میدونم برا حفظ اعتبارت هر کاری میکنی
YOU ARE READING
Boy friend..??
Fanfictionجئون جونگ کوک پسری که نقش دوست پسر کیم تهیونگ مدیر شرکت مد "k" رو بازی می کنه . . . هیچکس نمیدونست جونگ کوک پسریه که قابلیت باروری داره حتی خودش... کاپل: تهکوک ژانر: درام ، لیتل کمدی ، اسمات ، امپرگ زمان آپ: حداقل دو پارت در هفته فصل اول : تکمیل شد...