قدرتِ پوچ_6

1.3K 202 147
                                    

~بازل 11 مارچ کشور سوئیس
[استادیوم حومه ی شهر ساعت 10:28 PM]

هر پدیده ای دو جنبه داره.خوشحالی و ترس!
زمانی که از صفحه ی تلوزیون پرواز شاهین رو بر فراز صخره های سنگی میبینی لذت میبری و صدای نعره های از روی قدرت تو رو محکم میکنه.

اما وقتی اون شاهین در واقعیت بهت نزدیک بشه و از کنار صورتت پرواز کنه قلبت می ایسته و با صدای تیزش که مثل تیغ توی پوستت فرو میره ترس به تمام روح و روانت هجوم میاره.

این مشکل من با روبرویی خیلی از اتفاقات ضروری زندگیم بود.من نمیتونم به اون قدرت دست پیدا کنم!

از روی صندلی های چیده شده پریدم و یک بار دیگه به منظره ی مقابلم خیره شدم.آفتاب صبحگاهی به روی صحنه ی سیاه و براق میتابید و همه چیز زیبا بنظر میرسید.

یعنی امشب روی این استیج مقابل هزاران نفر قرار میگیرم؟از فکر بهش قند توی دلم آب شد و با پرش های نامیزون از وسط صندلی تماشاچی ها گذشتم.

تعداد زیادی آدم برای ساختن و چیدمان استادیوم و صحنه حاضر بودن.چهره ی همه ی اونا برای من ناآشنا بود به غیر از جف و دوست دخترش که گوشه ای زیر سایبان نشسته بودن و با چند نفر درباره ی برنامه ها صحبت میکردن.

'باید زمانی رو بزارم و با همشون آشنا بشم'. به خودم یاداوری کردم و از پشت عینک دودی به اون مردی که میخواست از نردبان بالا بره تا سیم های چراغ هارو وصل کنه لبخند زدم.

"کابل های تی اچ کجاست؟جانی.."
پسری که بالای صحنه بود داد زد و دور خودش چرخید.یک نفر از پشتم گذشت و پله هارو بالا رفت خودشو بهش رسوند.

شاید بد نباشه با اونا آشنا بشم.شونه ای تکون دادم و چند پله ای که به استیج راه داشت رو بالا رفتم.

"بهت گفتم سیم آبی این بنفشه کله کی*ری!"

چشمام گرد شد.باشه شاید زمان مناسبی رو برای آشنایی انتخاب نکردم.اما دیگه دیر شده بود چون خیلی بهشون نزدیک شده بودم و حالا هر دو پسر سرشون به طرف من چرخیده بود.

"سلام"
دستمو توی هوا تکون دادم.حرکتم بی معنی بود.

پسر کوچکتر که ظاهرا اسمش جانی بود جواب سلامم رو داد و زمانی که گوشه ای از دندوناش معلوم شد با تابش خورشید به روی سیم ها و برق زدن فهمیدم ارتودنسی داره!

"تو کی هستی؟"
اونی که اسمشو نمیدونستم پرسید.

"من مدلین هستم..مدلین تامپسون گیتاریست جدید گروه"
سعی کردم سلام نکردن اون پسرو نادیده بگیرم و خودمو معرفی کردم.

"اوه تو همونی هستی که وقت آخری پیدات شد"
جانی با لحنی که مثل پسرای خفن بود بلند گفت و من تأیید کردم.

"جانی کیندی هستم توی برپایی تور کمک میکنم"

"از آشناییت خوشحالم"

Dreamers Tour (HARRY STYLES)Where stories live. Discover now