~سیدنی 27 آپریل کشور استرالیا
[استیج اجرای کنسرت-ساعت 21:16 PM]
'تو کی هستی؟' همه ی ما روزی چندین بار این سؤال رو از خودمون میپرسیم. ما کی هستیم؟چه خواسته ای داریم؟برای چی زندگی میکنیم و بر چه اساسی قراره ادامه بدیم؟..زمانی که تو حس میکنی بین منگنه قرار گرفتی و دیگه هیچ فرصتی ممکنه نداشته باشی تا بتونی خودِ واقعیتو به خودت و دیگران ثابت کنی.زمانی که لازمه سریع تر به خودت بجنبی تا اونو به دست بیاری!
و این تغییر بزرگ روزنه ای جدید با اتفاقات جدیده.
هیچوقت یادت نره هر موفقیت تاوان های سخت و جبران ناپذیری داره...من تصمیمم رو گرفتم تا با اون ها روبرو بشم.
اشتباه کردم..
ضربه خوردم..
شکستم و به زانو افتادم...
جمعیت همراه هری همخونی میکرد و من به گیتار زدن مشغول بودم.اما ذهنم دورتر از چیزی بود که حالا باهاش سرگرم بودم.
هری ازم خواست در موردش فکر کنم و بعد جوابم رو قاطع بهش بگم.صادقانه بگم هنوز خودم درک نکردم چه چیزی قراره اتفاق بیوفته.اون بهم گفت توی خوندن استعداد دارم و میتونه منو به چندتا از تهیه کننده های موسیقی معرفی کنه.
این آرزوی همیشگی من بود اما چرا حالا ازش میترسم؟!چرا من انقد ترسو و بزدل باید باشم؟هرکس دیگه ای بود با کله قبول میکرد و تموم میشد.لعنت به روحیه ی ضعیفم که هربار برام مشکل سازه!
کورس آهنگ شروع شد و هری دستاشو بهم میکوبید میخوند:
[One Direction_what Makes You Beautiful]
Baby you light up my world like nobody else,
عزیزم تو زندگی منو نورانی کردی کاری که هیچکس نتونست بکنه
The way that you flip your hair gets me overwhelmed,
طوری که موهاتو تاب میدی منو دستپاچه میکنه
But when you smile at the ground it ain't hard to tell,
اما وقتی لبخند میزنی سخته که توضیح بدم
You don't know,
تو نمیدونی
You don't know you're beautiful,
تو نمیدونی که خوشگلی
If only you saw what I can see,
اگه تو زیباییتو طوری که من میبینم ببینی
You'd understand why I want you so desperately,
میفهمی که چرا اینجوری میخوامت
Right now I'm looking at you and I can't believe,
الان دارم بهت نگاه میکنم و نمیتونم باور کنم
You don't know,
تو نمیدونی
You don't know you're beautiful,
نمیدونی که خوشگلی
That's what makes you beautiful
و این چیزیه که زیبات میکنه
تمام جمعیت میخوندن.خیلی حس قشنگی بود وقتی میدیدی این آهنگ به یاد موندنی برای همه خاطره سازه.بعضیاشون برای همدیگه میخوندن.دوتا پسرو دیدم که موقع خوندن برای هم،همدیگرو عاشقانه بوسیدن و باعث شد لبهام به لبخند باز بشه.اونا خیلی دلپسند بودن.
یعنی منم میتونم روزی با آهنگ های خودم همچین حسی رو به بقیه القا کنم؟از فکر بهش دلپیچه ی سریعی گرفتم و نفس بلندی سُر دادم.
زمان کورس گیتارها آدام بهم نزدیکتر شد و ما مثل همیشه مقابل هم گیتار میزدیم.چالش شروع شده بود و انگشتامون به سرعت روی سیم ها کشیده میشد.از اون طرف میچ و هری همین کارو میکردن البته هری زیاد بلد نبود.
YOU ARE READING
Dreamers Tour (HARRY STYLES)
Fanfiction[COMPLETED] به ما میگن رویاپرداز ! اما این ما نیستیم که خوابیم.. مدلین دختری رویاپرداز با خیال هایی دور از انتظار که به بند هری استایلز راه پیدا میکنه..
