~بوستون 19 جوئن ایالت ماساچوست
[هتل کوپلی اسکوار-ساعت 14:08 PM]
تو در نهان روح من دم زدی و آتشی از زندگی در آن نهادی.آن لحظه من زنده شدم و تمام شهرو پی تو گشتم تا روحم متعلق به تو باشه!
"اِا تو که هنوز آماده نشدی؟"
کلر و پشت بندش سارا با بیکینی های جدید و رنگارنگ اومدن.ربدوشامبرو دور تنم بیشتر پیچیدم و بیحال سمت تختم رفتم.حتی توان نداشتم ازشون تعریف تمجید کنم.
"انگار حالت خوب نیستا" سارا با دیدن صورت بیحالم زمزمه کرد.
"نیستم" فقط همینو گفتم.
از صبح دو بار بالا آوردم.یک بار سر صبح ساعت هفت و یک بار دیگه هم دو ساعت پیش،باز دوره ی ماهانه و مضخرفم شروع شد.
سر در نمیارم چرا بدنم انقدر ضعیف شده فقط فکر میکنم بخاطر فعالیت های اخیرم برای سولو بودن در آینده و استرس ناشی از اون باشه.
"این برای یه پریودی عادی نیست"
کلر بهم نزدیک شد و دستشو روی سرم کشید.قانعش کردم برای من هست.هر چند وقت یک بار همچین دوره ی سختی رو میگذرونم و تمام سیستم بدنم مختل میشه.بدنم مور مور میشه و سرگیجه و سنگینی میگیرم.
بی اشتها میشم و این منو از پا در میاره؛مثل یک تب زودگذر و سخت میمونه.شانس آوردم اجرای دیروز با چندتا قرص بخیر گذشت وگرنه سر اجرا حتما از حال میرفتم!
"پس یعنی نمیای؟" سارا لوچه ورچید.
خسته نگاهش کردم تا با پلک های افتادم بفهمه دست خودم نیست.از خدام بود به پارتی استخر برم اما این پریودی کثیف و درداور نمیزاره تازه خیلی هم خونریزی دارم.از دیشب ده بار تامپون عوض کردم..
ناگهان در اتاق با شدت باز شد و آدام با عینک دودی مسخره ی بزرگ و نارنجی رنگ و شورت کوتاه خال خالی وسط در نمایان شد.حداقل بدنش صاف و بدون مو بود.
"لس آنجلس من اینجام!" صداشو توی گلو انداخت.
"اینجا بوستونه احمق.." میچ از پشتش بیرون اومد.
"به تو چه..من حس LA دارم" دست به کمر زمزمه کرد.
کلر بی اعتنا به اون دو نفر دوباره سمتم برگشت و صحبت رو ادامه داد:
"ببین هر دو باری که غذا خوردیو یه جا بالا آوردی بیا بریم بیمارستان"
"خوبم تا فردا اوکی میشم" خیالشو راحت کردم و گفتم مسکن خوردم.
"خداوند بزرگ نکنه حامله ای مدی؟!"
آدام دستاشو روی صورتش گذاشت و با اون عینک دقیقا شبیه مگس های کاریکاتور شده بود.کلافه نگاهش کردم و هوف سریعی کشیدم.
"میدونیم از کیه..استایلز همون شبی که توی اتاقت به طور اتفاقی خوابش برد" نیشش تا بناگوش باز شد.
YOU ARE READING
Dreamers Tour (HARRY STYLES)
Fanfiction[COMPLETED] به ما میگن رویاپرداز ! اما این ما نیستیم که خوابیم.. مدلین دختری رویاپرداز با خیال هایی دور از انتظار که به بند هری استایلز راه پیدا میکنه..
