به عشق فرصت میدم_33

1.5K 196 417
                                    

~در راه فیلادلفیا به تورنتو 16 جوئن
[هواپیما در حال پرواز-ساعت 12:48 PM]

داستان شمع و پروانه رو حتما شنیدی.من اون پروانه ی سرگردانی بودم که با دیدن روشنایی و حس گرمای وجود تو به سمتت پرواز کردم؛غافل از اینکه هرچی نزدیکتر میشدم آتش به جانم نفوذ کرده و بال های مرا میسوزاند!

'آره تو خوشگلی'
نوای دل انگیزش توی گوشم تکرار میشد و اون تیله ها جلوی چشمام سو سو میزد.

لمس کوتاه لبهای جویی با لبم فقط یک صدم ثانیه طول کشید.اون لمس غریب و ناآشنا حالمو بهم زد.لبمو از تماس باهاش دور کردم و موهام جلوی صورتم ریخت.

"من نمیتونم..معذرت میخوام"

به زحمت سعی کردم نفس تنگیمو برطرف کنم اما بی فایده بود.

با دست لرزون کمربندم رو باز کردم و از روی صندلی بلند شدم.جویی صدام زد و این فقط به سرعت پاهام افزود.طول هواپیمارو تا آخر طی کردم.

در سرویس بهداشتی رو باز کردم و با آخرین تلاش خودمو داخل کشیدم.در بسته شد و هق هق من سر گرفت.جلوی دهنم رو چسبیدم تا اون صدای لعنتی رو خفه کنم.رودهای جاری اشکام از بالا سرازیر شد و صورتم رو خیس کرد.

عشق زیبا نیست...عشق پر از درد و انتظاره...عشق تاوانِ بزرگِ زندگی کردن در این دنیاست که همه ی ما به طور حتم یک بار باید اونو بپردازیم!..حداقل عشقِ اون برای من عظیم ترین شکنجه و عذاب عالم شده..

آخه این بلای آسمانی از کجا نازل شده که نمیتونم رهایی پیدا کنم؟

صورتمو شستم و به خودم توی آینه زل زدم.چشمام به همین زودی قرمز شده بود و صورتم رنگ پریده؛به همین اندازه وضعم افتضاحه..

"مدلین عزیزدلم درو باز کن"

کلر به در میزد و خواهش میکرد.نمیتونستم با این قیافه بیرون برم.زمزمه هایی از پشت در شنیدم.بعد از ریختن مداوم آب روی صورتم دستمال رو لوله کردم به صورت مرطوبم کشیدم.

با نفس کوتاهی درو باز کردم..اوه دوباره نه..اون صدای بم و خشدار سکسی اینجاست و غضبناک شده:

"چکارش کردی؟"

"من نمیدونم ا.." حرف جویی با دیدن من قطع شد.

همشون به من چشم دوختن.اول نگاهم به چشمای سبز و گرد شده ی هری گره خورد.ابروهاش مثل قبل درهم پیچیده بود اما نگاهش آزرده بود.یعنی این نگرانی برای منه؟

کاش وقتی اینطوری منو با عشق بی‌ قید و شرط غرق میکنی در پی نجات دادنم هم باشی هری..فقط ای کاش

Dreamers Tour (HARRY STYLES)Where stories live. Discover now