Haunting _ Halsey آهنگ پیشنهادی
بچه ها قبل خوندن بگم من برای نوشتن این قسمت خیلی زحمت کشیدم پس اگه میخونی همون اول ووت رو بزن مرسی :]~شیکاگو 31 جوئن کشور آمریکا
[در اتاق هتل جولیان-ساعت 11:58 AM]یادت باشه همیشه شنیدن حقیقتِ تلخ از زبان اونی که تو دوستش داری زهراگین تر و کشنده تره...
طول اتاق رو با پاهای بی ثباتم طی میکردم.اتاق کلر بودم.دیشب انقدر گریه کردم که حالم بد شد و همون لحظه کلر از راه رسید منو به اتاق خودش آورد؛حالا منتظرم برگرده تا جوابی که میخوام رو بگیرم..تا صبح چشم روی هم نذاشتم!
کلر رسید و انتظار منو به اتمام رسوند.درو پشت سرش بست.بی محابا سمتش رفتم و پرسیدم:
"خب..چیشد؟"
برای اتلاف وقت با دستگیره بازی کرد و بعد صداشو صاف کرد.از گوشه ی چشم نیم نگاهی همراه اضطراب بهم انداخت.ورق برگشت و فهمیدم خبر چندان خوشی نداره.
"باشه عزیزدلم بیا اول بشینیم"
دستمو گرفت و منو سمت صندلی کوچیک و مخملی میز توالت کشوند.یعنی انقدر بده که ایستاده بودنم تضمین نمیشه؟!..روبروی من قرار گرفت.چند لحظه کف دستاشو بهم چسبوند و مقابل دهنش نگه داشت.
"نمیخوام بهت دروغ بگم چون اینطوری در حق دوستم بدی کردم اما..ظاهرا هری دیشب بعد اجرا با اون مزاحمِ بلوندی به هتلش رفته؛از رانندش پرسیدم تمام شب اونجا بوده تا امروز صبح نزدیک 11 اینا برگشت...من واقعا متأسفم"
جمله ی آخرو با شرمندگی زمزمه کرد.سرم به زیر بود و هنوز نتونسته بودم اون خبرو درست برای خودم هضم کنم.
"آهان.."
فقط همین از دهنم بیرون اومد و بدنم مثل کشیده شدن سرنگ خالی از هر چیزی شد.انتظار داشتم به گریه بیوفتم،حتی بیشتر از شب گذشته اما فقط به یک نقطه خیره مونده بودم.
هیچی توی مغزم نمیگذشت غیر اینکه..چطوری؟!...
چطور به اینجا رسیدیم؟!!..تمام اون بالا پایین ها و کش مکش های بین ما قرار بود به اینجا ختم بشه؟..که اون شب رو پیش دوست دختر سابقش بمونه.."بیا بریم ناهار بخوریم آخرین باری که غذا خوردی کی بوده؟"
"گرسنه نیستم تو برو" جواب دادم.
YOU ARE READING
Dreamers Tour (HARRY STYLES)
Fanfiction[COMPLETED] به ما میگن رویاپرداز ! اما این ما نیستیم که خوابیم.. مدلین دختری رویاپرداز با خیال هایی دور از انتظار که به بند هری استایلز راه پیدا میکنه..