عذاب شیرین ابدیت_26

1.3K 218 311
                                    

~ریودوژانیرو 27 مِی کشور برزیل
[راه اندازی استیج-ساعت 9:18 AM]

گاهی اوقات کسی که بهت صدمه میزنه رو نگه میداری چون شادی ای که بهت میده بیشتر از اون درده..من اون درد رو توی قلبم حبس کردم که وجود تورو تا ابد کنارم احساس کنم و هیچکس غیر از تو نمیتونه منو تا این اندازه خوشحال کنه!

کارهای درست کردن استیج عقب افتاده بود بنابراین همه ی اعضا بهم کمک میکردیم چون امشب اجرا داشتیم.هوا بیش از حد گرم شده بود و آفتاب سوزان میتابید.

جعبه ای که آقای استیو لازم داشت رو براش بردم.ازم تشکر کرد که بهشون کمک میکنم و من فقط لبخند زدم.

"مدلین یک لحظه بیا اینجا" کلر از پایین استیج صدام زد.

پاهام رو به زحمت از بین اون سیم های بزرگ و درهم گذروندم و به اونا رسیدم.

"چه خبره؟"

سرحال پرسیدم اما وقتی صورت اون سه تارو دیدم انرژیم خوابید.کلر سارا و آدام هر سه جدی بودن اما ته نگاهشون نگرانی موج میزد انگار که اتفاق بدی افتاده باشه.

"تو اینو خوندی؟"

سارا موبایلشو سمتم گرفت.به صفحه نگاه کردم.خبر داغی که صدر صفحه بود با عکس های زیرش باعث سرگیجم شد.

"نه.. دوباره نه" صدام به زحمت بیرون اومد.

یک خبر جنجالی دیگه ایندفعه از من و اندرو بود.عکس ها از همون روزی بود که با همدیگه به خرید و بعد پارک رفتیم.

انگشت لرزونم روی صفحه کشیده شد تا همه ی عکس هارو ببینم.زمانی که با هم قدم میزدیم و صحبت میکردیم.اون لحظه ای که اندرو کلاه روی سرم گذاشته بود و عکس هایی از بستنی خوردن ما دو نفر توی پارک،خیالم یکم راحت شد وقتی هیچ عکسی از اون بوسه پیدا نکردم اما هنوز تمام بدنم توی اون گرمای خفه کننده یخ زده بود.

"بهت گفتم نشونش نده" آدام به سارا گفت.

"چی؟سومین دوست پسر توی یک ماه؟!یعنی چی؟!من دارم توی رابطه هام از خیلیای دیگه پیشی میگیرم؟!.."

کلمات بی معنی رو با چشم به نوبت گذروندم.نفسم به زحمت بیرون اومد و به اونا چشم دوختم.

"هی چیشده؟" میچ از طرف دیگه به ما پیوست.

"تو چرا همیشه آخر کار پیدات میشه؟"

آدام بهش کنایه زد.توی اون وضعیت نمیتونستم به تیکه ای که انداخت اهمیت بدم.فقط موبایل رو به سارا دادم.تا خواستم ازشون دور بشم کلر صدام زد و باهام هم قدم شد.

"عزیزم واضحه یکی باهات لج کرده اما نگران نباش حلش میکنیم اصلا میریم از عکاسش شکایت میکنیم"

یاداوری اون عکاس مزاحم نفرت رو به چهرم آورد و دندونام روی هم ساییده شد.مطمعنم اینم کار همونه.چقدر احمق بودم که فکر میکردم دست از سرم برداشته.به راهم ادامه دادم از استیج بالا رفتم.

Dreamers Tour (HARRY STYLES)Where stories live. Discover now