~مانیل 2 مِی کشور فیلیپین
[هتل ماکسیم تووِر در اتاق 416-ساعت 13:13 PM]یادتونه بهتون گفتم آرزو داشتم ساعت زمان داشته باشم تا بتونم زمان رو به گذشته یا آینده ببرم یا متوقف کنم؟..خب من اشتباه بزرگی کردم با خیال برگشت به گذشته خواستم اون اوضاعِ تأسف بارو از بین ببرم اما..پوف فکر کنم برای همین ماشین یا ساعت زمان هنوز کشف نشده باشه!
"صبح بخیر عشقم"
همه ی دخترا،تاکید میکنم همه ی دخترا دوست دارن اول صبح با این جمله توسط عشقشون بیدار بشن.تو هم یکی از اونایی نگو نه..
به خودم زحمت ندادم تا چشمامو باز کنم و فقط به بدنم کش و قوس کمی دادم.دم بلندی کشیدم و لبخند زدم.بیل کنار گوشم وز وز میکرد میگفت باید بلند بشم.
"ساعت چنده؟"
صدام کلفتی بعد خواب رو داشت.بیل گفت دیگه ظهر شده و منو بغل گرفت.
شب گذشته...اوه خدا باورم نمیشه منو بیل دوباره باهمیم.دستمو دراز کردم تا موابایلم رو که حالا داشت خودشو از زنگ زدن پاره میکرد بردارم.با دیدن اسم سیرا بلند شدم و روی تخت نشستم.ملافه رو بالاتر کشیدم و تماس رو برقرار کردم.
"هزارمین باره دارم زنگ میزنم توئه لعنتی.."
تازه داشت فحشم میداد یهو به همون حالت دهنش باز موند.یک تای ابروشو بالا انداخت.
"سلام سیری من تازه بیدار شدم"
چشمامو با یک دست مالیدم.ملافه پایین تر رفت که فورا نگهش داشتم و خنده ی نخودی کردم."دیشب با کی بودی شیطون؟نکنه..."
"اون با منه..سلام"
بیل سرشو بهم چسبوند تا تصویرش توی صفحه بیوفته.از گوشه ی چشم بهش لبخند زدم.سیرا چند ثانیه مجسمه شد و بعد با چشمای بیش از حد گشاد شده به من نگاه کرد.
"خدایااا چند روز گذشته که من خبر ندارم"
"تو هنوزم هر روز صبح مزاحم مدی میشی؟"
بیل سربسرش گذاشت و سیرا گفت بهش مربوط نیست.داشتن مثل گذشته باهم دعوا میگرفتن و تازه داشت اون بحث های خسته کننده یادم میومد.
"خیلی خب من بعدا باهات حرف میزنم سیرا بای"
تماس رو قطع کردم و ملافه رو کشیدم تا باهاش بلند بشم.قسمتی از موهای شلختهم توی دهنم رفت فوتش کردم بیرون.
"کجا میری؟" از پشتم پرسید.
"میرم دوش بگیرم"
"منم میام"
به محض تموم شدن حرفش سمت حموم دویدم و ملافه از دستم سر خورد روی زمین رها شد.خواستم درو محکم پشتم ببندم که زودتر رسید و یک پاشو لای در نگه داشت.دوباره نه!
YOU ARE READING
Dreamers Tour (HARRY STYLES)
Fanfiction[COMPLETED] به ما میگن رویاپرداز ! اما این ما نیستیم که خوابیم.. مدلین دختری رویاپرداز با خیال هایی دور از انتظار که به بند هری استایلز راه پیدا میکنه..