~مالیبو 18 مِی کشور لس آنجلس کالیفرنیا
[عمارت بزرگ پاپلیز-ساعت 9:04 AM]داستان عاشقانه از چشمای سبز اون شروع شد.
دلیرانه به سرعت باد خروشان هنگام وزیدن میان برگ درختان..
به قدرت آن هیاهو که لبه ی پرتگاه فریاد میزنی و از انعکاس صدا موج عظیمی تمام وجودت رو پوشش میده.
به زیبایی و لطافت غنچه های شکفته و لمس حرکت شبنم به روی گلبرگ های آن.
[Taylor Swift FT. Ed Sheeran_Everything Has Changed]
All I knew this morning when I woke
زمانی که صبح بیدار میشدم تنها چیزی که میدونستم
Is I know something now, know something now I didn't before
این بود که حالا یه چیزیو میدونم ، چیزیو که قبلا نمیدونستم
And all I've seen since 18 hours ago
و تنها چیزی که از هجده ساعت پیش می دیدم
is green eyes and frecklesAnd your smile
لبخند کک و مک و چشم های سبز توست
in the back of my mind making me feel like
و لبخند تو ذهنم مرور میشه باعث میشه احساس کنم•توی چشمای سر سبزش نگاه میکردم،میخوندم و گیتار میزدم.هیچ حس بدی نداشتم.از گفتنش خجالت نمیکشیدم و مشتاقانه پی حرکتی از طرف اون بودم تا اینکه لبهاش به حرکت در اومد و همراهم خوند:
I just want to know you better, know you better, know you better now
من الان فقط میخوام بهتر بشناسمت ، بهتر بشناسمت ، بهتر بشناسمت
I just want to know, you know you know you
من میخوام فقط بشناسمت، بشناسمت، بشناسمت
I just want to know you better, know you better, know you better now
من الان فقط میخوام بهتر بشناسمت ، بهتر بشناسمت ، بهتر بشناسمت
I just want to know, you know you know you
من میخوام فقط بشناسمت، بشناسمت، بشناسمت•با دیدن لبخند چالدارش پرواز کردم و اوج گرفتم.میخواستم بدونه دیوونه ی اون نگاه گیرا و لبخند عمیق هستم•
Cause all I know is we said hello
چوچن تنها چیزی که میدونم اینه که گفتیم سلام
And your eyes look like coming home
و دیدن چشمان تو مثل رسیدن به خونست
All I know is a simple name
یه اسم ساده ... تنها چیزیه که میدونم
everything has changed
همه چیز عوض شده
All I know is you held the door
تنها چیزی که میدونم اینه که تو در رو نگه داشتی
You'll be mine and I'll be yours
تو مال من خواهی بود و من هم برای تو خواهم بود
All I know since yesterday is everything has changed
تنها چیزی که از دیروز میدونم اینه که همه چیز عوض شدهپرش سریعی کردم و از خواب بیدار شدم.کمرم قوس گرفت و خودمو به عقب کشیدم.چه خواب شیرینی بود. لبخند تنبلی روی لبهام نشست و بالاخره پلکامو حرکت دادم تا چشمامو باز کنم.
"سلام مد مد"
دوتا تیله ی روشن و سبز رنگ با یک لبخند گل گشاد جذاب مقابلم خودنمایی میکرد.جیغ مخوفی کشیدم و بعدش دیگه چیزی نفهمیدم چون پشتم خالی شد از روی تخت سقوط کردم.سرم به یک چیز تیز برخورد کرد.
پشت سرمو با دست چسبیدم و زیرلب ناله کردم.تمام بدنم مخصوصا کمر و باسنم کوفته شد.
YOU ARE READING
Dreamers Tour (HARRY STYLES)
Fanfiction[COMPLETED] به ما میگن رویاپرداز ! اما این ما نیستیم که خوابیم.. مدلین دختری رویاپرداز با خیال هایی دور از انتظار که به بند هری استایلز راه پیدا میکنه..