~کُپِنهاگن 20 مارچ کشور دانمارک
[استادیوم بعد از اجرای شب گذشته ساعت 11:11]زمانی زندگی رو میتونی لمس کنی که دنیای واقعی هم راستا با دنیای توی سرت باشه. •پدیده ی انعکاس•
لبه ی استیج نشسته بودم و طبق معمول چشمامو بسته بودم تا به دنیای درون خودم سر بزنم.سایه ی واقعیت با سایه ی رویاها موازی و هم جهت بود.من اینو میدونستم.
دلم سرشار از ذوق شد و لبمو گاز گرفتم.راست میگن وقتی بهش برسی حس خارق العاده ای داره.
یک اجرای دیگه رو هم گذروندم.دیشب پنجمین اجرای تور بود و حالا از یکی از اعداد خوش شانسیم گذشتم!
زاویه ی دیدم کج شد و یک ثانیه تمرکزم از بین رفت وقتی صدای پای یک نفر اومد و کنارم نشست.
"هیچوقت نمیخوام تموم بشه"
مهم نبود کی کنارم نشسته.باید حرف دلمو بلندتر میگفتم.اما امیدوارم اون هری استایلز نباشه!"خوشحال شدم"
سرمو طرفش برگردوندم.هری کنارم نشسته بود و صورتش رضایت خاصی داشت.ازم تعریف کرد که دیشب کارم عالی بود.
"بهت گفتم درست میشه"
حرفشو تایید کردم و پاهامو همراه شادی درونم تکون دادم.بقیه ی زمان رو توی سکوت بودیم.راستش من اصلا توی صحبت کردن خوب نیستم مخصوصا اگر شناخت زیادی از طرف مقابل نداشته باشم.فکر میکنم اونم همینطوره.
"خب..امم..آهنگ جدیدی که..اممم..دیشب اجرا کردیمو دوست داشتی؟"
یکم من من کرد.خوشحال شدم که اونم ممکنه دستپاچه بشه.در واقع همیشه ضعف مشترکی که از دیگران میبینم خیالمو راحت تر میکنه!
"آره من از عوض کردن نوت اصلیش خوشم اومد"
"پس تو همیشه با نوت اصلی آهنگا مشکل داری"
باهام شوخی کرد و قضیه ی سوناکزو یادم آورد."هِی"
اعتراض کردم.خنده ی کوتاهی کرد و من فقط شونه بالا انداختم.دوست نداشتم فکر کنه ایرادگیر یا همچین چیزی هستم.فقط گاهی اوقات سلیقه م نسبت به بقیه متفاوته همین.
"فقط فکر میکنم با صدای تو اون حس و حال اصلی درست نمیشد کار درستی کردی که به روش خودت خوندی"
"صدام لطافت کافی رو نداره"
خواستم جوابشو بدم که تلفنش زنگ خورد.بعد از معذرت خواهی کوتاهی بلند شد و رفت.منم چند دقیقه اونجا نشستم بعد از استیج پایین پریدم.موقع رفتن روی نوک پا میجهیدم که با دیدن اندرو از حرکت ایستادم.
کنار یکی از صندلی ها مشغول کار خودش بود و دستگاه ها دور و اطرافشو گرفته بودن.دستامو پشتم قفل کردم و بهش نزدیک شدم.نیم نگاهی بهم انداخت و دوباره مشغول جمع کردن سیم ها شد.
YOU ARE READING
Dreamers Tour (HARRY STYLES)
Fanfiction[COMPLETED] به ما میگن رویاپرداز ! اما این ما نیستیم که خوابیم.. مدلین دختری رویاپرداز با خیال هایی دور از انتظار که به بند هری استایلز راه پیدا میکنه..