Part 26

3.5K 329 40
                                    

جونگکوک در سیاه رو هل داد و وارد اتاق شد...

'' حموم''

این کلمه ای بود که نا خودآگاه از دهنم خارج شد و باعث شد جونگکوک تک خنده ای بکنه.

_ هنوز کار داریم!
به سمت وان توی حموم رفت و من رو داخل وان گذاشت...

_ آییییییی ......نکن داغه....جونگکوک خواهش میکنم.....درد داره

تمام این التماس ها برای این بود که آبو روی حالت داغ تنظیم کرده بود و دوش رو سمت بدنم گرفته بود....

حالا مطمئنم که اون یه آدم سادیسمیه...
قطرات آب از روی بدنم سر میخوردن و خون های روی بدنم رو پاک میکردن...
وان از خونم قرمز شده بود.

_ قرمز؛ قشنگه دوسش دارم
_ ولی سوراخ تورو بیشتر دوست دارم!
اما علاقم به وجودت و خودت غیر قابل وصفه!

با چشمای گشاد شده به صورتم زل زده و بود و این جملات رو با لحن ترسناکی زمزمه میکرد...

این مرد جونگ کوک من نیست؛ یه هیولاست!

دوش رو سر جاش گذاشت و آروم وارد وان شد.
صورتش رو نزدیکم کرد و با صدایی که تحکم توش موج می زد گفت:

_تو مال منی مال جئون جونگکوک. اینو هیچوقت یادت نره.

وقتی واکنش خاصی ازم ندید داد زد:
_نشنیدی چی گفتم؟!

برای نجات جونم کوتاه اومدم:

_چرا...من مال توم

_نه کیتن جملت اشتباهه، من مال توعم....؟

نفسمو کلافه فوت کردم:

_من مال توام ارباب!

_حالا بهتر شد.

دستش رو روی دهنم گذاشت و سرش رو به سرعت وارد گردنم کرد و گاز محکمی گرفت.

فریادم بخاطر وجود دست هاش توی گلوم خفه میشد...

________________________
اکی اینم از پارت این هفته😁
میدونم کوتاه بود ولی خب من موضوع اسماتو دیر به دستش رسونده بودم...
بعدشم که حالش بد شد-_-
الانم که اینجاییم😬
دیگه شما به بزرگی خودتون ببخشید🙄❤️
چون تو نظرسنجی گفتید زود تمومش نکنیم به سمت طولانی ترین پایانی که تو ذهنم دارم و پایان مورد علاقم میرم...
اما اگه تا اونموقع پوکرا بیشتر شه زودتر میبندمش...
ووت و کامنت فراموش نشه😁❤️(پرروم خودتونید:( )

🔞Mу Sweet Killer🔞Where stories live. Discover now