متاسفم که باید اینو بگم
به دلیل اینکه یه نفر گفت از این داستان اسکی میره
ک البته منظوری نداشت نمیره:/میخواستم کلا درجا سوییت کیلرو انپابلیش کنم
ن بخاطر اون شخص
ب خاطر این ک اینهمه جون میکنم ک تش یسری گشاد کپ بزنن:/؟ولی خب چون شما دیگه خوندنشو شروع کردید
و من نوشتنشو
نمیتونم نصفه به حال خودش ولش کنم
تا اخر سوییت کیلر هستم کنارتون
و البته براش هکر گرفتم جایی ببینم درجا گوشی طرفو میگام:/
بدون هشداراما خب اخرین کاری ک بعد سوییت کیلر قراره بزارم یه وانشاته:)
ویل و والهالا کنسلن.ویل چون غمگینه نتونستم بنویسمش، داستانش ریله و برای یکی از کسایی که خیلی برام مهم بود اتفاق افتاده...
و خب هنوز درکش نکردم:)
اما یه روز مینویسمشو والهالا...
قبلا یه ایده ضعیف تخیلی بود درباره یه ابلیس و یه عروسک...
پارت اول و دومش همونه، ولی کل داستان ایده رو کوبیدم از اول ساختم!قرار بود هردو رو تموم کنم اما داستان و پیچیدگی والهالا واقعا برای اینکه حتی ب اسکی فکر کنن حیفه!
متاسفم که اینو میگم، با سطح بالاتر از چیزی که قرار بود باشه و استریت، با اسمای فیک تایپ و چاپش میکنم:)
در حال تایپهو ویل....
ادامش میدم
همون قدر دردناک ک واقعا بود
همونقدر اعصاب خورد کن
اما بازم استریت و چاپ میشه:)خیلی خوشحال میشم اگه اونارم بخونید
اما دیگه تمومه
نمیتونم حواسم به بیشتر از یه فیک باشه
مای سوییت کیلر اولین و اخرین فیکمه، یه وانشاتم مینویسم چون قول دادم .
وانشاته رو فقط پیج اینستای ک بش قول دادم میتونه بزاره ک تو بیوش تگ میشه:/
و سوییت کیلر هیچکس
چون هم گوشیتون ب چوخ میره هم به سبک خودم تلافی میکنم....متاسفم میدونم حق خیلیاتون نیست:)
همتون خیلی خوبین، پارت به پارت انرژی میدید و خب فکر نکنید اهمیت نمیدم، تقریبا ایدیاتونو یاد گرفتم پارت به پارت منتظر همیشگیای کامنتامم...ولی دیگه کارد به استخونم رسیده!
سر بچم با کسی شوخی ندارم!
کسی که پیج یا چنلی دید ک داره اسکی میره بیاد خواهشا بگه....نمیخواستم انقد رک حرف بزنم ولی واقعا نیاز دارم یه شب بدون کابوس و اروم بخوابم🙂
STAI LEGGENDO
🔞Mу Sweet Killer🔞
Fanfictionکاپل اصلی:کوکمین هشدار:اسمات_شکنجه_مرگ و کلا جنبه بالا و روحیه قوی لازمه خلاصه که لطفا رعایت کنید(که میدونم نمیکنید 0_0)