جیمین
برخورد قطره های آب با پوستم معمولا آرامش خاصی بهم میداد.
اما این دفعه انقدر با خودم درگیر بودم که هر اتفاقی فقط منو پریشون تر میکرد.صورت جونگ کوک جلوی چشمام ظاهر شد...
جذابیت خاصی داشت که هرکسیو میخ کوب میکرد.
چند روزی می شد که اینطوری شده بودم...مدام جلوی چشمام بود...
خوابشو میدیدم...
صداش زیر گوشم بود...
با همه اینا حس بدی بهم نمیداد و بخاطرش از خودم متنفر بودم...یعنی این ادا های مغزم برای چیه؟
صدایی درون من حقیقتو فریاد می زد اما هربار اونو خفه میکردم.امکان نداره اصلا امکان نداره!
من لعنتی چرا اینطوری شدم؟
من نمیتونم گی باشم نه...
احتمالا دیوانه شدم...به زودی سال تمام میشه و میتونم از اینجا بزنم بیرون.
اره خودشه من از اینجا میرم...
میرم و مثل بقیه پسرا با یه دختر خوشگل آشنا میشم و زندگیمو میسازم.با این چرتو پرتا خودمو راضی کردم، اما من می دونستم چی سرم اومده...
من عاشق یه قاتل شده بودم! لعنت به من...
تا تونستم حماممو لفت دادم.
حوصله وراجی های اون دختره رو نداشتم...
ولی بالاخره مجبور شدم برم پایین.سهون کلافه نشسته بود و سارا مدام وراجی می کرد.
داشتم فکر می کردم که صدای ماشین اومد.طوری لفت داده بودم که دیگه شب شده بود، عیول به خودم!
سعی کردم بهش بی تفاوت باشم...
از در اومد تو و چند ثانیه بهم زل زد.
نگاهشو دور تا دور سالن چرخوند.وقتی سارا رو دید زیرلبی آروم گفت:
_شت!
بی توجه بهش رفتم و کنار سارا نشستم...مدام از هر دری حرف میزد، اما حتی خاطره گفتنشم کمدی بود!
نگاهی به جونگ کوک انداختم که دیدم با اخم وحشتناکی به منو سارا زل زده.
چشمام از ترس گشاد شد.وقتی دید نگاهش می کنم از جاش پرید و گفت:
_پسره ی عوضی من تورو میکشم!بدون توجه به دختر خشک شده جلوش و سهون که سعی میکرد منو از دستش بیرون بکشه به سمت اتاقش راه افتاد.
'بدبخت شدی پسر!'
منو توی اتاق شوت کرد و درو قفل کرد.
هلم داد روی تختش.جیغی کشیدم و عقب عقب تا تاج تخت رفتم.
همه صحنه های اون شب جلوی چشمم ظاهر شدن و من از ترس به خودم می لرزیدم.پوزخندی زد و کمربندشو در اورد....
جونگ کوک
کمربندو دور دستم پیچیدم.
این کوچولو خیلی روی اعصابم بود.
وقتی دیدم چطوری منو نادیده گرفت و با اون دختره نچسب صمیمی شد نا خودآگاه جوش آوردم.
ESTÁS LEYENDO
🔞Mу Sweet Killer🔞
Fanficکاپل اصلی:کوکمین هشدار:اسمات_شکنجه_مرگ و کلا جنبه بالا و روحیه قوی لازمه خلاصه که لطفا رعایت کنید(که میدونم نمیکنید 0_0)