Part.8

282 86 86
                                    

---

یون‌سون:
تو واقعا کیم سوکجین هستی، نیستی؟

کیم.سوکجین:
من نمیدونم تو دقیقا از کدوم کیم سوکجین حرف میزنی اما آره من کیم سوکجینم

کیم.سوکجین:
و اینکه از این مرموز بودنت دست بردار چون باعث میشه دچار حمله قلبی بشم

یون‌سون:
ولی این چطور ممکنه

یون‌سون:
فقط چطوری

یون‌سون:
حتی صدای تو و حتی مدل حرف زدنت هم مثل اونه

یون‌سون:
دقیقا شبیه اونه...

کیم.سوکجین:
شاید اون برادر گمشدمه!

کیم.سوکجین:
اما من تک بچه ام هاهاهاها
در 1:15 am دیده شد

1:21 am

کیم.سوکجین:
برای اون جوک بی مزه متاسفم

کیم.سوکجین:
ولی نمیتونه اینطور باشه. اینکه اون برادر گمشده ام باشه

کیم.سوکجین:
تو واقعا فکر میکنی پیام هات دارن به گذشته فرستاده میشن؟

یون‌سون:
من واقعا‌ نمیدونم

1:39 am

کیم.سوکجین:
ولی من در این باره فکر کردم

کیم.سوکجین:
اولین بار که تو اینو گفتی من خیلی ترسیدم و همش به خودم میگفتم این غیرقابل باوره ولی به فکر کردن بهش ادامه دادم

کیم.سوکجین:
تو نصفه شب راجب چه چیز مسخره ای داریم حرف میزنیم ولی واقعا

کیم.سوکجین:
ولی تو کل مدرسمون کسی نیست که اسمش یو یون‌سون باشه. میدونم چون واقعا از پیدا کردنت خسته شدم.

یون‌سون:
ولی این چطور ممکنه؟

یون‌سون:
چطوره جایی که من زندگی میکردم رو جست و جو بکنی. من از سمت چپ دو تا خونه اون طرف تراز خونه شما زندگی میکردم

یون‌سون:
من منظورم اونه. کیم سوکجین. من نزدیک خونه اون زندگی میکردم

کیم.سوکجین:
منظورت نزدیک لوازم التحریره؟

یون‌سون:
آره؟؟!

یون‌سون:
تو حتی جاش رو تشخیص دادی

یون‌سون:
این احساس عجیبی داره

2:05 am

کیم.سوکجین:
ولی اونجا هیچی نیست

یون‌سون:
منظورت چیه؟

Alterity | Kim SeokjinWhere stories live. Discover now