Part.12

205 65 59
                                    

---

یون‌سون:
من؟؟

یون‌سون:
از کیم سوکجین خوشم میومده؟؟

کیم.سوکجین:
چرا نکنه توهم چندین پسر رو میشناسی که پشت در خونتون برات صف بکشن؟

یون‌سون:
نه اما تو مگه باید یکی رو دوست داشته باشی تا تحسینش بکنی؟

کیم.سوکجین:
پس تو اقرار میکنی که تحسینش میکنی؟

کیم.سوکجین:
* تکون دادن ابروها *

کیم.سوکجین:
* ( ͡° ͜ʖ ͡°) *

یون‌سون:
عجیب غریب

کیم.سوکجین:
عجیب غریب از تاثیرات عالی بودنه

یون‌سون:
آره این دقیقا قسمتی از اون هست که تحسینش میکردم

یون‌سون:
همیشه با اعتماد به نفس و بشاش

یون‌سون:
مثل من که عقده خود کم بینی دارم. اگر کسی بهم بگه که من یک گوه هستم، بلافاصله می‌پذیرم که یک گوه هستم

کیم.سوکجین:
خب در غیر این صورت

کیم.سوکجین:
من میگم که تو خارق العاده ای

کیم.سوکجین:
حالا هم بپذیرش!!

یون‌سون:
تو حتی منو نمیشناسی

یون‌سون:
اگر میشناختی توهم از من خوشت نمیومد

یون‌سون:
من حتی نمیتونم خودمو دوست داشته باشم

یون‌سون:
پس کسی منو دوست نداره

کیم.سوکجین:
پس پس داری میگی که کیم سوکجین دنیای تو ازت خوشش نمیومد؟

یون‌سون:
نه من اینو نمیگم

کیم.سوکجین:
پس هیچکسی وجود نداره که تو رو دوست نداشته باشه

کیم.سوکجین:
اگر سوکجین از تو بدش نمیومده پس هیچکسی هم ازت بدش نمیاد: D

یون‌سون:
تو شبیه بچه ها به نظر میرسی

کیم.سوکجین:
ولی این یکی از بهترین صفت های من نیست؟؛)

کیم.سوکجین:
در هر صورت

کیم.سوکجین:
این درباره زمانه، تو بالاخره خودتو قبول میکنی

یون‌سون:
یک جوری راحت اینو بیان میکنی که انگار خیلی کار راحتی هست

کیم.سوکجین:
میدونم

کیم.سوکجین:
بهم باور داشته باش

کیم.سوکجین:
اما میدونی یک جنبه خوب درباره ی تو وجود داره

کیم.سوکجین:
اینکه خود آسیب دیده ات رو پنهون نمیکنی

کیم.سوکجین:
افرادی که به طور مخفی افسرده هستن و اینو پنهون میکنن، ترسناک تر هستن

یون‌سون:
تو همچین شخصی رو میشناسی؟

یون‌سون:
اینکه افسرده باشه و مخفیش کرده باشه؟

کیم.سوکجین:
چقدر گیرم میاد اگر بگم آره؟ : D

یون‌یون:
دست از شوخی کردن بردار

کیم.سوکجین:
من کاری میکنم تا به درد بخور به نظر بیام، بیخیال!

یون‌سون:
هی کیم سوکجین!

کیم.سوکجین:
من-

کیم.سوکجین:
تو برای اولین بار اسممو صدا کردی منظورم اینه که بهم پیام دادی و نمیدونم چرا موهام سیخ شدن

یون‌سون:
بهم یک چیزی رو قول میدی؟

کیم.سوکجین:
وایسا

کیم.سوکجین:
در برابر من این همه جدی نباش خیلی ترسناکه!

یون‌سون:
بهم قول میدی که هیچوقت نمیری؟

کیم.سوکجین:
ولی/:

کیم.سوکجین:
همه می‌میرن

یون‌سون:
پس قول بده که خودت اینکارو نمیکنی

کیم.سوکجین:
* از خنده جر خوردن *

کیم.سوکجین:
باشه قول میدم
پیام ارسال نشد

---

دیدید که جین نتونست قولش رو ارسال بکنه یعنی یک جورایی نامطمئن بود که قول بده.. ولی انگار من تنها کسی هستم که فکر می‌کنم، جین منظورش از جمله ی افرادی که به طور مخفی افسرده هستن و پنهانش میکنن، دقیقا یعنی چی=)
اینم از این پارت.. نظری دارید بگید، ووت هم اگر دوست داشتید بدید🥰❤

Alterity | Kim SeokjinWhere stories live. Discover now