Part.6

324 95 78
                                    

---

یون‌سون:
یا یک جورایی پیام های من دارن به گذشته فرستاده میشن
در 1:56 am دیده شد

یون‌سون:
وایسا، این واقعا احمقانه بود

یون‌سون:
این خیلی احمقانست، حتی چرا دارم بهش فکر میکنم

یون‌سون:
من فقط-

یون‌سون:
من الان ذهنم به همه جا پراکنده شده و دارم به خیلی چیزها فکر میکنم. من حتما دارم دیوونه میشم

یون‌سون:
من الان شبیه یک احمق به نظر می‌رسم

یون‌سون آفلاین شد

کیم.سوکجین:
اما اگر واقعا همچین چیزی باشه چی؟

کیم.سوکجین:
من نمیدونم ولی-

کیم.سوکجین:
خدایا تو ذهن منو بهم ریختی و من امشب هم نمیتونم بخوابم

کیم.سوکجین:
و تو دوباره جرئت کردی جلوی چشم من آفلاین بشی!

2:15 am

کیم.سوکجین:
آه

2:27 am

کیم.سوکجین:
من نمیتونم بخوابم، برگرد

کیم.سوکجین:
من درواقع ترسیدم، من-

2:39 am

کیم.سوکجین:
من درواقع دارم توی نصفه شب بلند بلند می‌خندم و خب روح ها فکر میکنن که من ازشون نمی‌ترسم. پاره

2:45 am

کیم.سوکجین:
تو تا به حال حس کردی که روح ها زیر تختت زندگی میکنن و تو سعی داری که بخوابی ولی ممکنه اونا یهو پات رو بگیرن؟

کیم.سوکجین:
خب بچه ها این حس رو میکنن

کیم.سوکجین:
ولی من همون حس رو دارم و همشم به خاطر توئه!

2:53 am

کیم.سوکجین:
هی

کیم.سوکجین:
اگر پیام هات دارن به گذشته فرستاده میشن، من توی زمان تو آدم خوبی بودم؟

2:56 am

کیم.سوکجین:
فراموشش کن

3:00 am


کیم.سوکجین:
اگر هر زمانی حس کردی که کسی به خاطر تو مرده و تو نمیتونستی جلوش رو بگیری...
پیام ارسال نشد

کیم.سوکجین:
هیچوقت این فکر رو نکن چون این هیچوقت تقصیر تو نیست
پیام ارسال نشد

کیم.سوکجین:
وایسا چرا پیام های من فرستاده نمیشن
پیام ارسال نشد

زنگ به شماره ناشناس
بله | خیر

درحال زنگ زدن به شماره ناشناس...

تماس قطع شد

[ این شماره نامعتبر است ]

کیم.سوکجین:
چی؟
پیام ارسال نشد

کیم.سوکجین:
شماره نامعتبر؟ تماس های من انجام نمیشه
پیام ارسال نمیشه

کیم.سوکجین:
من الان بیشتر ترسیدم
پیام ارسال نشد

••• •♡• •••

سلام اینم از پارت جدید♡*-*
حتما بهش ووت بدید و کامنت گذاشتن رو فراموش نکنید😉

Alterity | Kim SeokjinWhere stories live. Discover now