Part.11

213 67 30
                                    

---

کیم.سوکجین:
گاهی اوقات حس میکنم تو رو برای مدت طولانی ای هست که میشناسم
در 1:52 am دیده شد

1:53 am

یون‌سون:
تو واقعا الان داری با من لاس میزنی؟

کیم.سوکجین:
من؟؟

کیم.سوکجین:
با تو؟؟

کیم.سوکجین:
تو اصلا میدونی چقدر دختر صف کشیدن تا فقط با من صحبت بکنن؟ من-

کیم.سوکجین:
هوف

یون‌سون:
آره من از این خیلی خبر دارم

یون‌سون:
تو جنبه شوخی رو نداری. پاره

کیم.سوکجین:
تو میتونی شوخی بکنی؟ 0.o

کیم.سوکجین:
تو مثل بچه احساسی ای هستی که 24/7 دپرسه. البته بهت توهین نمیکنم

یون‌سون:
تو واقعا از اون مردمی که بهت یک حرف توهین آمیز میزنن و بعدش میگن منظوری نداشتم و توهین نمیکنم-

یون‌سون:
چقد احمقانست...

کیم.سوکجین:
من احساس میکنم داری خیلی قضیه رو بزرگ میکنی خانم

یون‌سون:
خب

یون‌سون:
من فکر میکنم تو جذاب نیستی

یون‌سون:
البته قصد توهین ندارم
در 2:07 am دیده شد

2:10 am

کیم.سوکجین:
آی خیلی شوخی خوبی بود((:

کیم.سوکجین:
آفرین تو واقعا میتونی شوخی های خوبی بکنی بچه احساسی

یون‌سون:
من همین الان یک صدایی شنیدم

یون‌سون:
من صدای گریه دخترونه به خاطر عذاب و درد شنیدم باهاهاهاها

یون‌سون:
اون تویی؟ این حرفم خیلی برات درد داشت مگه نه؟

کیم.سوکجین:
تو میتونی صدای یک آدم مرده رو بشنوی؟

یون‌سون:
من-

یون‌سون:
این قسمتی از شوخیم بود

یون‌سون:
من شنیده بودم که اغلب ظاهر قیافه خودشو به رخ دوستاش میکشه پس من

یون‌سون:
به هر حال، ما از موضوع خیلی دور شدیم

کیم.سوکجین:
به هر حال من خوشتیپ جهانی هستم :D

یون‌سون:
تو متوجه شدی که ما فقط میتونیم از ساعت 12 تا 3 am بهم پیام بدیم؟

کیم.سوکجین:
آره متوجه شدم

یون‌سون:
من هنوز برام جالبه که دلیلش چیه

کیم.سوکجین:
ممکنه برای اون چیز ماتریکسی باشه؟

کیم.سوکجین:
اینکه اون لایه نامرئی پاره شده و چیزهای دیگه

کیم.سوکجین:
شاید یک چیزی مثل دروازه یا یک چیزی مثلش باعث میشه من و تو بهم متصل بشیم

یون‌سون:
شایدم به خاطر اینه که هیچ " من " ای توی دنیای تو وجود نداره

کیم.سوکجین:
تو حتی فکر میکنی مورد نیاز هستی؟


یون‌سون:
خب

یون‌سون:
من میدونم بی ارزش هستم

کیم.سوکجین:
دختر این شوخی بود!

کیم.سوکجین:
هیچکس بی ارزش نیست. همه توی جامعه و یا توی عملکرد طبیعت کاربرد و اهمیت دارند.

یون‌سون:
من در مورد خودم مطمئن نیستم. گاهی اوقات حس میکنم فقط به خاطر یک اشتباه به دنیا اومدم

کیم.سوکجین:
من فکر نمیکنم دلیلش این باشه

کیم.سوکجین:
من مطمئنم تو برای اون یکی سوکجین اهمیت داشتی

کیم.سوکجین:
در غیر این صورت من حس نمیکردم که تو رو میشناسم،این حس من دژاوو هست، میدونی؟ به من نگاه کن و یاد بگیر که من توی دنیای موازی مُردم ولی من با این مسئله راحت برخورد میکنم

یون‌سون:
اون خیلی کم منو می‌شناخت

یون‌سون:
اگرم می‌شناخت دلیلش این بور که اون خیلی ها رو می‌شناخت

یون‌سون:
اون آدمی بود که قلب دیگران رو گرم میکرد

یون‌سون:
برعکس من
پیام ارسال نشد

کیم.سوکجین:
آی دست از اینکه متوجه خجالت زده بکنی بردار

یون‌سون:
من اونو ستایش میکردم

یون‌سون:
تو یک شخص دیگه هستی

کیم.سوکجین:
یعنی ما یک شخص نیستیم؟

یون‌سون:
خب تو بعضی اوقات مثل عوضی ها به نظر میرسی

کیم.سوکجین:
من مطمئنم اونم اینجوری بوده،فقط به خاطر این هست که تو اونو بهتر نمیشناختی. پاره

2:59 am

یون‌سون:
خب نزدیک سه نصفه شب هست، پس شب بخیر

کیم.سوکجین:
تو از اون خوشت میومد،درست نمیگم؟

کیم.سوکجین:
* تکون دادن ابروها *
پیام ارسال نشد

کیم.سوکجین:
آیش من نمی‌تونم جواب رو بگیرم
پیام ارسال نشد

••• •♡• •••

یکی توی کامنت ها گفته بود که این بهم وصل شدنشون به خاطر اینه که از ساعت 12 تا 3 نصفه شب، ساعت شیطان هست و تو این ساعت ها شیطان و ارواح و شیاطین فعالیت زیادی دارن و دروازه ی بین دنیاها باز میشن، گفتم بدونید چون به نظرم جالب بود=)
اگر داستان رو دوست دارید، ووت و کامنت رو فراموش نکنید

Alterity | Kim SeokjinWhere stories live. Discover now