---
یونسون:
گاهی اوقات گستاخ میشی، میدونستی؟کیمسوکجین:
میدونمکیمسوکجین:
کل وجود داشتن من روی پایه ی گستاخ و بی ادب بودنهکیمسوکجین:
اما این چهره چیز دیگه ای میگه... همه ی زیبایی های جهان داخل این صورت جمع شدهکیمسوکجین:
فقط تصور بکن که آدمای احمق و زشت چه حسی پیدا میکننکیمسوکجین:
خدا اصلا عادل نیست!
(عادل نیست چون همه ی زیبایی ها تو چهره ی اونه)یونسون:
من-کیمسوکجین:
تو میتونی منو سوکسکسیجین صدا بکنیکیمسوکجین:
یا شایدم sassyjin
(اگر ترجمه اش میکردم، کلمه ی جالبی در نمیومد که به کلمه ی سوکسکسیجین بخوره، قافیه داره چون؛ sassy هم یعنی باحال، گستاخ.)یونسون:
تهته بهم گفت که اسم مستعار تو succjin بوده
(دقیق قابل ترجمه نیست. یک اسم مستعار خنده دار هست و succ معنی لیس زدن رو داره)یونسون:
توی گروه چتتونکیمسوکجین:
-_- و تو میدونی که اسم مستعار اون چی بوده؟کیمسوکجین:
TITTIE
( تلفظ تهته شبیه tittie هست و این به معنی سینه هست یا به قول سوکجین: ممه)یونسون:
خدای منیونسون:
از این دفعه میخوام اینجوری صداش بکنمکیمسوکجین:
*نوشیدن tea*یونسون:
*نوشیدن tae*
(کلمه ی اول یعنی چای و دومی همون تهیونگ. بازی با کلمات و شوخی کرد باهاش)کیمسوکجین:
خدای من، توی بچ کثیف و عوضییونسون:
چیکار کردمکیمسوکجین:
کاری که کردی، وانمود کردن به بی گناه و معصوم بودنه
(یونسون شوخی کرد اولش باهاش و اون شوکه شد و به شوخی اینا رو بهش گفت. و یونسون هم خودشو میزنه به اون راه)یونسون:
متوجه نمیشم-یونسون:
به هرحالیونسون:
میدونستی تولد من توی ماه ژوئن هست؟کیمسوکجین:
پاره، چجوری باید اینو میدونستمکیمسوکجین:
ولی میخواستم یک روزی اینو ازت بپرسم
YOU ARE READING
Alterity | Kim Seokjin
Fanfiction" صبحت کردن با تو باعث میشد برای لحظاتی احساس زنده بودن بکنم " یونسون دختری که قلبش با غم و حسرت ها ته نشین شده، دوباره به همون خاطرات کوچیک و غریبانه ای که باهم داشتن فکر میکرد. درست همون زمان که احساس گناه با لطافت روحش را پاره پاره میکرد، اون...