Part.3

378 95 44
                                    

---

یون‌سون:
حتما داری باهام شوخی میکنی

یون‌سون:
لطفا

یون‌سون:
لطفا همین حالا تمومش بکن

کیم‌.سوکجین:
چی؟

کیم.سوکجین:
من چیکار کردم؟ O.o

یون‌سون:
فکر میکنی این شوخی کردن با یک کسی که مرده، بامزست؟

یون‌سون:
تو الان داری اسکرین شات میگیری؟ تو از کجا این شماره رو آوردی؟

یون‌سون:
تو لعنتی فکر میکنی که شوخی کردن با اون خیلی باحاله چون یک سال از مرگش گذشته؟

یون‌سون:
من از توی لعنتی متنفرم

یون‌سون:
من میرم پیش پلیس و جایی که تو داری ازش این پیام ها و می‌فرستی رو پیدا میکنم هر چه سریع تر. حقیقت برملا میشه و تو نمی‌تونی ازش فرار بکنی

کیم‌.سوکجین:
واو

کیم.سوکجین:
آروم باش خانم

کیم‌.سوکجین:
من فکر نمیکنم کاری کرده باشم که بهم فحش داده بشه، من-

کیم.سوکجین:
من الان خیلی رنجیده ام، حتی نمی‌تونم-

یون‌سون:
تو هنوز داری شوخی میکنی؟

یون‌سون:
تو حتما باید از مدرسه ی ما باشی پس کی هستی؟ هیچ کیم سوکجین دیگه ای که سال سوم مدرسه باشه تو مدرسمون نیست

یون‌سون:
مسخره کردن یک شخص مرده تو سالگرد مرگش چجوری برات خنده داره؟!

کیم.سوکجین:
تو از دبیرستان میوندونگ هستی؟

یون‌سون:
من حاضرم شرط ببندم تو از قبل اونو میدونستی!؟

کیم‌.سوکجین:
وایسا

کیم‌.سوکجین:
این یک شوخیه، نه؟

کیم‌.سوکجین:
تهیونگ!

کیم.سوکجین:
من میکشمت، اون تویی؟!

کیم.سوکجین:
یا جونگکوک هستی؟

یون‌سون:
تو الان کیو داری گول میزنی؟!

کیم.سوکجین:
اگه تو اونا نیستی، پس کی هستی؟

کیم.سوکجین:
یونگی؟

کیم.سوکجین:
نه اون برای این کار ها خستست، هوسوک؟

کیم.سوکجین:
مطمئنا نامجون هم نیستی!

کیم.سوکجین:
بگو دیگه!؟!؟!

کیم‌.سوکجین:
نصفه شب به من پیام می‌فرستی و میگی که من مُردم؟ و این سالگرد فوت منه، من-

کیم.سوکجین:
این تموم چیزی بود که میخواستی بهش برسی؟

کیم.سوکجین:
شماها که داشتید نقشه ی این شوخی رو برای چندین ماه می‌کشیدید به نظر میرسه همتون کصخل هستید-

یون‌سون:
تو نمیدونی من کی ام؟

یون‌سون:
و تو میگی کسی هستی که به شوخی گرفته شده؟

یون‌سون:
تو عوضی ترین آدمی هستی که من تو زندگیم دیدم

یون‌سون:
اسم من یو یون‌سون هست، سال سوم

یون‌سون:
و تو هر کی که هستی تا وقتی که تو مدرسه ی منی، میتونم پیدات کنم و تو رو از انجام این شوخی وحشتناک پشیمون میکنم

یون‌سون آفلاین شد

کیم.سوکجین:
ودف؟

کیم‌.سوکجین:
این عجیب ترین شب زندگیم بود و حتی الان نمی‌تونم بخوابم. ودف و چرا من الان درواقع ترسیدم؟

کیم‌.سوکجین:
تو بچ برمیگردی. اما اگر امشب از ترس خوابم نبره و زیر چشمام پف بیوفته چی؟

کیم.سوکجین:

تو ی بچ- اسمت یو یون‌سون بود؟ فقط منتظر باش-

کیم‌.سوکجین:
پیدات میکنم

کیم.سوکجین:
و میکشمت

کیم.سوکجین:
فردا تو مدرسه می‌بینمت

••• •♡• •••

سلام اینم از پارت جدید😀
حتما بهش ووت بدید و نظراتتون رو کامنت بکنید💗
و منتظر پارت های بعد باشید*-*

Alterity | Kim SeokjinWhere stories live. Discover now