'جنی'لیسا گفت نمیتونه از فکر کردن بهم دست نگه داره. منم نمیتونم بهش فکر نکنم. با هر قدم که با کای میزدم به اون فکر میکردم و دوباره به آپارتمانمون برگشتیم. همه جزئیاتش و اون شب به خلوص افکار من میرسید.
یاد علائم خالکوبی سبز روی بدنش افتادم. بوی تازه و اعتیاداورش. گودی کوچک در گونه راستش. پوزخندی که وقتی برای سکس اماده بود روی لباش بازی میکرد. لبهای پر حجمش روی مال من، روی شکمم، روی قسمت حساس بدنم....
طعم توت فرنگی و شامپاین روی زبونش. صدا و لحن خام اون که منو دلهره میداد. الان انقدر دلم براش تنگ شده بود که درد داشت. انقدر دردناک بود که از فکر اینکه دیگه هرگز نمیبینمش خودمو در حال اشک ریختن دیدم. از اینکه دیگه هرگز نتونم اونو لمس کنم یا بذارم منو لمس کنه.
من یه کشتی به گل نشسته بودم. یه زن غمگین، رقت انگیز و داغون به خاطر یه تصمیم. یک شب، سکس با یه زن همه چیز رو عوض کرد. این باعث عوض شدن ذهنیتم شد. به انچه که زمانی میخواستم و بهش احتیاج داشتم تغییر داد.
اینکه لیسا رو رد کردم کار درستی بود اما مثل یه احمق خر نظرم عوض شد. چرا نظرم عوض شده بود؟
در حالی که کای وب رو تو لپ تاپش مرور میکرد، سرمو روی رون پاش گذاشتم. همونطور که ذهنم بهم ریخته بود حلقه های کوچکی روی رونش میکشیدم.
"چند بار این فیلمو دیدی؟"
کای پرسید."برای شمردن خیلی زیاده."
زمزمه کردم."مهم نیست که این فیلمو چند بار دیدی. چرا اینو بارها و بارها دیدی؟"
"چون ریچارد گییر سکسیه."
خندیدم و میدونستم کراش فانتزی غیر منطقی من اونو اذیت میکنه."هست؟"
کای پرسید.لپ تاپش رو محکم بهم کوبید و اونو کنار گذاشت. بعد شروع به قلقلک دادن من کرد و خندم غیر قابل کنترل شد.
"کای؟"
از خنده قهقه میزدم."باشه باشه. اون اونقدرام سکسی نیست."
همونطور که به قلقک دادنم ادامه میداد دروغ گفتم."همون چیزی که فکرشو میکردم."
گفت و متوقف شد. نشستم و بعد بغلش کردم."این چیه؟"
"منظورت چیه؟"
امیدوار بودم در مورد اون چیزی که فک میکردم صحبت نکنه."تو فرق کردی. از وقتی که از هتل برگشتی فرق کردی. میخوای در موردش صحبت کنی؟"
سرمو تکون دادم.
"نه."صورتش افتاد. میدونستم که کای تغییر رو احساس میکنه چون من احساسش کردم. منه احمق فک کردم یه شب چیزی رو تغییر نمیده اما این اتفاق افتاد. تغییر خیلی مهمی بود اما قابل لمس بود.
YOU ARE READING
Sin City (Jenlisa GP) {Translated}
Fanfiction"من معتقدم که تو موافقت کردی امشب بیای چون چیزی رو میخوای که تو خونه پیدا نکردی." اون صدایی داشت که برای صحبت سکسی مناسب بود. بی عیب و نقص بود. "میتونم تو چشمات ببینم که تو به شدت احتیاج داری که توسط شخصی به طور نفس گیر، به اندازه خودت لطیف به فاک...