❌18: Hard to say No❌

1.3K 103 32
                                    

"من نمیخوام دوباره اینجا باشم، کای."

با رد شدن از نگهبانا، از طریق راهروها و جایی که کریستال ایستاده بود رد شدیم.

"تو گفتی مجبور نیستیم دوباره به اینجا برگردیم. من نمیخوام اینجا باشم."
زمزمه کردم.

"این قبل از این بود که تو تظاهر به ارگاسم کنی پس اینجاست که ما دوباره به سیاه چال جنسی برگشتیم."

"برگشتمون به اینجا چه چیزی رو تغییر میده؟ من از اینجا متنفرم."

"تو از اون (لیسا) متنفر نیستی، هستی؟ تو وقتی به آپارتمان لعنتی برگشتی درخشان بودی. وقتی بالاخره با هم صحبت کردیم عصبی بود. اتفاقی افتاده که تو از اوردن اسم اون انقدر میترسی. میخوام بدونم اون چیه؟"

"کای، راستشو بهت میگم. میتونیم بریم شام بخوریم و اونجا همه چیزو بهت میگم. قول میدم."
التماس کردم.

دیگه نمیتونستم لیسا رو ببینم. خاطرات به اندازه کافی دردناک بودن.

"اگه اینطوره پس مشکلی نداری جلوش در موردش صحبت کنی."

"خوش اومدین، آقا و خانم کیم. چطور میتونم بهتون کمک کنم؟"
کریستال پرسید.

چشمامو چرخوندم.

"ما میخوایم با پرانپریا مانوبان صحبت کنیم، ایشون هستن؟"

"یه لحطه بهم وقت بدین، آقا."

کای سرشو تکون داد. وقتی کریستال تلفن رو برداشت تا به لیسا زنگ بزنه با صبر منتظر شدیم.

"میس مانوبان تو دفترشون هستن."

داشتم با کای به طبقه بالا میرفتیم تا با لیسا صحبت کنم و اون بتونه در مورد شب مشترکمون ازش بپرسه. این یه وضع خراب بود که منتظر بودم اتفاق بیوفته. ترسیده بودم.

"نمیخوام ببینمش. منو وادار به این کار نکن. این تحقیر آمیزه."

"تحقیر آمیز تر از این نیست که زنت یه ارگاسم فیک داشته باشه."

"من چیزای زیادی تو ذهنم بود."

"بله. همچین چیزی منو متقاعد میکنه."

کریستال مارو به آسانسور رسوند و ما در سکوت به طبقه دوم رسیدیم. اخم کرده بودم.

گفتم:
"باید برم سرویس بهداشتی."

"سرویس بهداشتی کجاست؟"

"مستقیم رو به جلو، در قرمز."

"نه."
کای انگشتاش رو با مال من گره زد و منو عقب کشید.
"قرار نیست جایی بری."

"پنج دقیقه طول میکشه."

کای بهم نگاه کرد.
"پنج دقیقه."
بعد نگاهی به کریستال انداخت و گفت:
"میتونی مراقبش باشی؟"

Sin City (Jenlisa GP) {Translated}Where stories live. Discover now