_هی ، میری خونه؟
+اره ، اما اگه مشکلی هست میمونم!؟
_نه نه ، تو برگرد پیش همسرت. من هستم.
پسر سرشو تکون داد و موبایلشو از روی میز برداشت.
بعد از یه روز خسته کننده ی دیگه به خونه برمیگشت!
.
_ببخشید آقا ، دوست من چند ساعت پیش بخاطر مست رانندگی کردن بازداشت شده...
لویی به محض رسیدن به اداره پلیس پیش اولین افسر پلیسی که دید رفت
مرد بهش نگاه دقیقی انداخت و بعد سرشو تکون داد
+اسمش؟
_جیسون هوران
+درسته ، رانندگی با سرعت بالا و خارج شدن از لاین و جابه جا کردنِ خطرناک لاین گزارش شده
لویی سرشو تکون داد و بعد پولی که نایل بهش داده بود رو روی میز گذاشت
_این برای پرداخت جریمه ش کافیه؟
پرسید چون مطمئن نبود که جریمه ی پسر با این اوصاف چقدر میشه
+اره ، دنبالم بیا
اون گفت و مقدار پول اضافه ای که لویی بهش داده بود رو بهش برگردوند
لویی همراه مرد به سمت پله هایی رفت که به سمت پایین میرفت .
از پله ها پایین رفت و وارد راهرویی شد که تعداد انگشت شماری سلول داشت
جلوی سلول ها قدم برداشت و سرشو پایین انداخت و به نگاه هایی که روی خودش حس میکرد بی اعتنایی کرد
ولی با شنیدن صدای دعوا سریع سرشو بالا اورد و مرد سریع به سمت یکی از سلولا که صدای دعوا ازش میومد رفت
و لویی با چشمای گرد به دو نفری که در حال زدن هم دیگه بودن نگاه کرد
افسر پلیس در سلول رو باز کرد و بلاخره دو تا پسرو از هم جدا کرد و داد کشید:فکر کردید کجا اومدید؟طویله؟
چند ثانیه با اخم به دو پسر که با پشت دست کنار لبشون که خونی شده بود رو پاک میکردن خیره شد و بعد دوباره داد زد:
+انتریکن ، هوران. هردوتون انفرادی!
و لویی نمیتونست متعجب تر از این بشه
اون پسر الان وقت برای دعوا پیدا کرده بود؟ درست وقتی که چندصد دلار جریمه برای ازادیش داده بودن؟
آه کشید و شقیقه هاشو مالید
سربازی سریع به سمت دو پسر اومد تا اونا رو به سلول های انفرادی ببره
و لویی نگاه خیره یکی از اون دو پسر که شباهت باور نکردنی با نایل داشت رو قبل از اینکه سرباز دستشو بکشه روی خودش دید
DU LIEST GERADE
𝐓𝐡𝐢𝐬 𝐓𝐨𝐰𝐧 {𝐋.𝐒}
Fanfiction+تو میخوای...من ببخشمت؟ _بیشتر از هرچیزی پسر صادقانه زمزمه کرد +پس بگو. تعریف کن. بگو چرا...برام دلیل بیار...دلیلی بیار که بتونم ببخشمت. دلیلی به جز اینکه برات فقط یه بازیچه بودم Larry stylinson By rojii_tommo 1 in larrystylinson🖇 1 in harrytop🖇 1...