لویی به راننده ی نایل که در ماشین رو براش باز میکرد لبخند گرمی زد و از ماشین پیاده شد
و منتظر نایل موند تا اون هم پیاده بشه
_عزیزم اگه به فرش قرمز یا دعوتنامه نیاز داری بگو بگم بچه ها ترتیبشو بدن برات
لویی با نیشخند به نایل طعنه زد و پسر ایرلندی همونطور که قهقهه میزد از در دیگه ی ماشین پیاده شد و سرشو تکون داد
+آه عزیزم..خوب منو میشناسی!میدونی بدون دعوت رسمی جایی نمیرم!
نایل بازی رو ادامه داد و بعد بازوشو جلوی لویی گرفت همونطور که خیلی چارمینگ با چشمهاش از پسر درخواست همراهی میکردلویی بیصدا خندید و بعد چشماش رو با ناز چرخوند همینطور که با گرفتن بازوی نایل افتخار همراهی رو بهش میداد
چند دقیقه ی بعد همونطور که بلند به مسخره بازی های خودشون میخندیدن وارد استودیو شدن
ولی صدای گیتار توجهشونو جلب کرد و باعث شد ساکت بشن
دیلن روی مبل نشسته بود و اهنگ جدیدی که روش کار میکرد رو مینوازید و گاهی زیر لب کلماتی رو با ریتم زمزمه میکرد
این صحنه باعث شد لویی لبخند بزرگی بزنه و نایل به سمت قهوه ساز بره تا برای سه نفرشون قهوه درست کنه
لویی اروم به سمت دیلن رفت و چند دقیقه ای منتظر موند تا پسر نواختن گیتار رو تموم کنه
و وقتی پسر با پایان یافتن اهنگ از دنیای خودش بیرون کشیده شد ، لویی دستاشو پشتش قفل کرد و با لبخندی منتظر ایستاد تا پسر متوجه حضورش بشه
دیلن سرشو بالا اورد و با دیدن لویی با ذوق خندید:لویی!!!
لویی به خاطر انرژی مثبت پسر لبخندشو بزرگتر کرد و جلو رفت تا پسر رو بغل کنه
+هی دیلن!!خسته نباشی..میبینم که سخت مشغولی!
_زیر سایه ی تو پسر. هنوز نمیدونم چطوری ازت تشکر کنم. من بعد از چندین سال دارم کاری که دوست دارمو انجام میدم و فاک!این حس خوبی داره!
دیلن با حس خوب درونیش تقریبا داد زد و لویی لبخند کوچیک اما پر افتخاری زد:میدونستم از پسش برمیای پسر..
دیلن سرشو پایین انداخت و لبخند بزرگی زد:ممنون که بهم اعتماد کردی
اروم گفت و باعث شد لویی دوباره اونو برای بغلی جلو بکشه+عاو پسر تو لیاقتشو داری!
ولی قبل از اینکه جو احساسی تر از این بشه نایل همراه با کاپ های قهوه سر رسید و چشماشو با مسخرگی برای لویی ریز کرد
×میبینم که نرسیده منو فراموش کردین! سلاممم! هوران جذاب اینجاست!
نایل دراماتیک گفت و پشت دستشو روی پیشونیش گذاشت همونطور که افسوس میخورد
STAI LEGGENDO
𝐓𝐡𝐢𝐬 𝐓𝐨𝐰𝐧 {𝐋.𝐒}
Fanfiction+تو میخوای...من ببخشمت؟ _بیشتر از هرچیزی پسر صادقانه زمزمه کرد +پس بگو. تعریف کن. بگو چرا...برام دلیل بیار...دلیلی بیار که بتونم ببخشمت. دلیلی به جز اینکه برات فقط یه بازیچه بودم Larry stylinson By rojii_tommo 1 in larrystylinson🖇 1 in harrytop🖇 1...