Song: This town by niall horan:)
"_نمیدونم نایل ، نوتِ بالا زیاد به اینجا نمیخوره...
لویی همونطور که کنار نایل روی صندلی نشسته بود گفت و به لپتاپش اشاره کرد
و دیلن همونطور که کاپ های قهوه رو جلوشون قرار میداد کنارشون نشست
+منم همینطور فکرو میکنم ، اگه بخوایم بهش اینو اضافه کنیم چی؟
دیلن گیتار کنارش رو برداشت و چند نت رو روی اون زد
و نایل با برداشتن قهوه ش از روی میز اخمی از روی دقت کرد و هومی کشید
_اره ، ممکنه خوب بشه. لویی میشه بری داخل اتاق ضبط؟
نایل همونطور که نت ها رو توی لپتاپش ثبت میکرد خیلی عادی گفت و لویی با تعجب بهش نگاه کرد
×من؟
_اوهوم..
نایل بی توجه گفت و به کارش ادامه داد
و لویی اخم کوچیکی کرد
×نایل ت..تو که میدونی..من خیلی وقته...
اروم گفت و بعد حرف خودشو قطع کرد و سرشو پایین انداخت
و نایل آه کشید همونطور که شونه های پسر رو توی بغلش میکشید
_هی..تنها چیزی که من میدونم اینه که تو از پسش برمیای!
درضمن این اهنگو تو نوشتی ، تا تو با اون احساس واقعی که باهاش اینو نوشتی نخونیش من نمیتونم یه اهنگ خوب ازش بسازم لو..
لویی چند ثانیه سرشو پایین نگه داشت و بعد اروم اونو تکون داد.
اون تمام بچگیش و نوجوانیش فقط برای هری خونده بود و یک بار هم برای نایل
نمیدونست امادگیشو داره که بعد از چندین سال دوباره انجامش بده یا نه
اون حتی صدای خودش رو به یاد هم نمیاورد
سرشو اروم بالا اورد و با دیدن لبخند گرم دیلن و چهره ی پر از افتخار نایل نفسشو اروم ازاد کرد
از روی مبل بلند شد
به طرف اتاق ضبط رفت و پشت ریکوردر ایستاد
از پشت شیشه به نایل و دیلن که سعی میکردن با لبخنداشون بهش بگن ک داره عالی انجامش میده نگاه کرد و نفس عمیقی کشید
نیازی نداشت که لیریکس اهنگ رو دوره کنه
فقط کافی بود که بذاره برای اولین بار حرفها و دردهایی که اون همه سال با نوشتنشون خودش رو سبک میکرده از بین لبهاش بیرون بیان و غم چندین ساله رو از روی سینه ش بردارن
BẠN ĐANG ĐỌC
𝐓𝐡𝐢𝐬 𝐓𝐨𝐰𝐧 {𝐋.𝐒}
Fanfiction+تو میخوای...من ببخشمت؟ _بیشتر از هرچیزی پسر صادقانه زمزمه کرد +پس بگو. تعریف کن. بگو چرا...برام دلیل بیار...دلیلی بیار که بتونم ببخشمت. دلیلی به جز اینکه برات فقط یه بازیچه بودم Larry stylinson By rojii_tommo 1 in larrystylinson🖇 1 in harrytop🖇 1...
