𝐂𝐡𝐚𝐩𝐭𝐞𝐫 37

823 155 1.2K
                                    

Song: someone to watch over me
by Ella fitzgerald

(خیلیی اهنگ قشنگیه حتما گوش بدین)

با خستگی دکمه های لباس فرمش ، که پیرهن آبی رنگی زیرش پوشیده بود رو باز کرد و کلید خونه رو توی قفل چرخوند

در خونه رو باز کرد و وارد شد
و با رسیدن بوی خوبِ غذا به مشامش آه کشید

اِما برگشته...

این یعنی هری هر لحظه به گفتن همه چیز به دختر و تموم کردن یه رابطه ی ۷ ساله نزدیک میشد
چیزی که اصلا امادگیشو نداشت

چشماشو برای ثانیه ای روی هم فشار داد که شاید بتونه کمی از درد پشت پلکهاش که بخاطر خستگی بود بکاهه

و بعد کفشهاشو در اورد و توی جاکفشی گذاشت و به سمت اشپزخونه ، جایی که ازش صدا میومد رفت

وارد اشپزخونه شد و با دیدن دختر که لباسهای بیرونش رو پوشیده بود و با عجله غذا رو هم میزد اروم سلام کرد

_هی اِمز..

اِما با شنیدن صدای هری به سمت ورودی اشپزخونه برگشت و لبخند گرمی تحویل همسرش داد

+اوه هی هری! خسته نباشی. روزت چطور بود؟

هری شونه هاشو بالا انداخت و دکمه های پیرهن آبی رنگش که حالا تنها پوش بلا تنه ش بود رو باز کرد و اونو از تنش بیرون کشید

_مرسی! داری میری بیرون؟
پسر پرسید

و اِما همونطور که زیر گاز رو خاموش میکرد سرشو تکون داد:اره عزیزم. خواهرم میخواد بره دکتر و کسی نیست از دخترش مواظبت کنه. میرم یه چند ساعتی پیشش باشم

هری اخم کوچیکی کرد و سرشو پایین انداخت

حالا چجوری باید بحث رو پیش میکشید؟

_عام...به نظرت ممکنه که یکم دیرتر بری؟من..من فکر کنم باید درباره ی یه چیز مهمی باهات حرف بزنم. همین امشب

اِما با شنیدن این از روی نگرانی اخم کرد و دستهاشو که تازه شسته بود با حوله اشپزخونه خشک کرد و حوله رو روی کانتر انداخت:چیزی شده هری؟؟داری نگرانم میکنی

_نه..من فقط..
هری بدون اینکه سرشو بالا بیاره گفت و لبشو گاز گرفت

و اِما چند لحظه با نگرانی به پسر خیره شد قبل از اینکه سرشو تکون بده و پشت میز اشپزخونه بشینه

+بگو..گوش میدم عزیزم.

هری هم با تردید پشت میز نشست و نگاهشو روی دستهاش که توی هم قفل شده بودن داد

_من درواقع..آه..
هری چشماشو روی هم فشار داد
نمیدونست باید از کجا شروع کنه و چی بگه

حس میکرد زبونش توی دهنش سنگین شده و نمیخواد تکون بخوره و اون کلمات رو بگه.

اون حتی نمیدونست اینکه الان توی این وضعیت بخواد چیزی به این مهمی رو بگه درسته یا نه

𝐓𝐡𝐢𝐬 𝐓𝐨𝐰𝐧 {𝐋.𝐒}Donde viven las historias. Descúbrelo ahora