Song: someone to watch over me
by Ella fitzgerald(خیلیی اهنگ قشنگیه حتما گوش بدین)
با خستگی دکمه های لباس فرمش ، که پیرهن آبی رنگی زیرش پوشیده بود رو باز کرد و کلید خونه رو توی قفل چرخوند
در خونه رو باز کرد و وارد شد
و با رسیدن بوی خوبِ غذا به مشامش آه کشیداِما برگشته...
این یعنی هری هر لحظه به گفتن همه چیز به دختر و تموم کردن یه رابطه ی ۷ ساله نزدیک میشد
چیزی که اصلا امادگیشو نداشتچشماشو برای ثانیه ای روی هم فشار داد که شاید بتونه کمی از درد پشت پلکهاش که بخاطر خستگی بود بکاهه
و بعد کفشهاشو در اورد و توی جاکفشی گذاشت و به سمت اشپزخونه ، جایی که ازش صدا میومد رفت
وارد اشپزخونه شد و با دیدن دختر که لباسهای بیرونش رو پوشیده بود و با عجله غذا رو هم میزد اروم سلام کرد
_هی اِمز..
اِما با شنیدن صدای هری به سمت ورودی اشپزخونه برگشت و لبخند گرمی تحویل همسرش داد
+اوه هی هری! خسته نباشی. روزت چطور بود؟
هری شونه هاشو بالا انداخت و دکمه های پیرهن آبی رنگش که حالا تنها پوش بلا تنه ش بود رو باز کرد و اونو از تنش بیرون کشید
_مرسی! داری میری بیرون؟
پسر پرسیدو اِما همونطور که زیر گاز رو خاموش میکرد سرشو تکون داد:اره عزیزم. خواهرم میخواد بره دکتر و کسی نیست از دخترش مواظبت کنه. میرم یه چند ساعتی پیشش باشم
هری اخم کوچیکی کرد و سرشو پایین انداخت
حالا چجوری باید بحث رو پیش میکشید؟
_عام...به نظرت ممکنه که یکم دیرتر بری؟من..من فکر کنم باید درباره ی یه چیز مهمی باهات حرف بزنم. همین امشب
اِما با شنیدن این از روی نگرانی اخم کرد و دستهاشو که تازه شسته بود با حوله اشپزخونه خشک کرد و حوله رو روی کانتر انداخت:چیزی شده هری؟؟داری نگرانم میکنی
_نه..من فقط..
هری بدون اینکه سرشو بالا بیاره گفت و لبشو گاز گرفتو اِما چند لحظه با نگرانی به پسر خیره شد قبل از اینکه سرشو تکون بده و پشت میز اشپزخونه بشینه
+بگو..گوش میدم عزیزم.
هری هم با تردید پشت میز نشست و نگاهشو روی دستهاش که توی هم قفل شده بودن داد
_من درواقع..آه..
هری چشماشو روی هم فشار داد
نمیدونست باید از کجا شروع کنه و چی بگهحس میکرد زبونش توی دهنش سنگین شده و نمیخواد تکون بخوره و اون کلمات رو بگه.
اون حتی نمیدونست اینکه الان توی این وضعیت بخواد چیزی به این مهمی رو بگه درسته یا نه
ESTÁS LEYENDO
𝐓𝐡𝐢𝐬 𝐓𝐨𝐰𝐧 {𝐋.𝐒}
Fanfic+تو میخوای...من ببخشمت؟ _بیشتر از هرچیزی پسر صادقانه زمزمه کرد +پس بگو. تعریف کن. بگو چرا...برام دلیل بیار...دلیلی بیار که بتونم ببخشمت. دلیلی به جز اینکه برات فقط یه بازیچه بودم Larry stylinson By rojii_tommo 1 in larrystylinson🖇 1 in harrytop🖇 1...