*اهنگ این پارتو بعد از خوندنش میخوام شما بگین^-^
لطفا یه تیکه ی کوچیک هم ازش که فکر میکنین به پارت میخوره بگین^^🤍
و اینکه ممنونم برای ۱ کا شدن کامنتای پارت قبل🥺💕
این پارت هم به خاطر همون زود تر از همیشه اپ شده
امیدوارم لذت ببرید
💙💚
ماشین رو جلوی مکان مورد نظرش پارک کرد و پیاده شد
با استرس نفسش رو به بیرون فوت کرد و دستی به پیرهنش کشید
شاید بهتر بود یه لباس دیگه میپوشید؟
سرشو تکون داد تا این فکرای مزخرف از ذهنش خارج بشن و بعد قبل از اینکه پشیمون شه و مثل فرد ترسویی که هست مثل همیشه فرار کنه ، جلو رفت و زنگ در رو فشرد
چند دقیقه ی کوتاهی که منتظر موند مثل سال ها گذاشتن تا بلاخره در باز شد
و هری با دیدن پسری که توی چهارچوب در بود اخم کرد
_عاوو آقا پلیسه! چه خبرا
جیسون با نیشخند به چهارچوب در تکیه زد و هری اخماشو بیشتر توی هم کشید
+اومدم لوییو ببینم
_متاسفم ، تومو پیش نایله . میدونی که ، من و لو یه هفته مسافرت بودیم. برای همین دلش برای اون یکی هوران تنگ شده بود و قراره امشبو پیشش بمونه
جیسون با غرور گفت و همونطور که دست به سینه میشد و تتو هاشو به رخ میکشید نیشخندشو پررنگ تر کرد
دندون های هری روی هم ساییده شد و فکش منقبض شد جوری که تیزیِ خط فکش بیشتر خودنمایی کرد
"اوکی" ای زیر لب زمزمه کرد و برگشت تا به سمت ماشینش بره
که صدای جیسون متوقفش کرد
_هی استایلز...
پسر سرشو به سمتش برگردوند و جیسون ادامه داد:
_قهوه میخوری؟
هری چند ثانیه با گیجی به پسر نگاه کرد و بعد حالت تدافعیشو از دست داد و آه کشید
میدونست که به یه هم صحبت نیاز داره
سرشو تکون داد و بعد از اینکه پسر از جلوی در کنار رفت وارد خونه شد.
.
پسر همونطور که ارنج هاش رو روی زانو هاش و صورتش رو توی دستاش گذاشته بود روی مبل های کرم رنگ نشسته بود و جیسون از توی اشپزخونه زیر چشمی زیر نظرش داشت
پسر به نظر اشفته میرسید
قهوه رو بیخیال شد و چند بطری مشروبِ چندین ساله و گرون لویی رو از توی بار همراه با دوتا گلس برداشت و به سمتش رفت
VOCÊ ESTÁ LENDO
𝐓𝐡𝐢𝐬 𝐓𝐨𝐰𝐧 {𝐋.𝐒}
Fanfic+تو میخوای...من ببخشمت؟ _بیشتر از هرچیزی پسر صادقانه زمزمه کرد +پس بگو. تعریف کن. بگو چرا...برام دلیل بیار...دلیلی بیار که بتونم ببخشمت. دلیلی به جز اینکه برات فقط یه بازیچه بودم Larry stylinson By rojii_tommo 1 in larrystylinson🖇 1 in harrytop🖇 1...
