شاید من عاشقشم ؟

210 35 32
                                    

بعد از حرف هایی که سهون زد و مکالمه ای که با کای
داشت فهمیدن جونگ کوک پیش چه کسیه پدر واقعیش!

تنها شانس اونها این بود که کای طرف اونها بود و قرار شد سه نفره هر کاری که میتونن انجام بدن شاید بشه اون بچه رو نجات داد !

درسته بچه..... جونگ کوک مثل یک بچه میمونه که
زود گول میخوره و این کار رو مطمئنا تا الان کیونگ انجام داده بود کای برای امنیت بیشتر بقیه همه رو (جیمین و یونکی جین)فرستاده بود به خونه ی خودش و با گفتن این که اگه اونجا باشن اینها راحت تر جونگ کوک رو پیدا میکنند و از این مخمصه درش میارن راضیشون کرد

یونکی با این حرف ها راضی نشد اون برادر جونگ کوک بود و نمیتونست یک جا بشینه اما تهیونگ با گفتن این که باید از جین و جیمین مراقبت کنه اون رو هم ساکت کرد و حالا کای و تهیونگ و سهون توی خونه سهون بودن و در حال کشیدن نقشه ای برای به دام انداختن اون مرد ..

نامجون و هوسوک توی این ماجرا دخالت نکردن اونها فعلا به دنبال مینهو و دوست هاش بودن کسی از اون سه نفر خبر نداشت و این یکم روال نقشه رو سخت میکرد چون هر لحظه ممکن بود برسن و یک کاری انجام بدن که کل نقشه به باد بره!

_دیگه بسه چقدر باید تحمل کنیم ما که خونه اون عوضی رو میشناسیم چرا نمیریم و کارش رو تموم کنیم

همه اینها رو با فریاد گفت و سهون و کای با نگرانی نگاش میکردن تهیونگ موقع عصبانیت از خود بیخود میشد و ممکن بود دست به هر کاری بزنه

+نه من اون رو از شما دوتا بیشتر میشناسم ممکنه برای
اینکه به هدفش نرسیده باشه بلایی سر جونگ کوک بیاره بهتره آروم پیش بریم و با نقشه جلو بریم

سهون با حرف های کای کمی فکر کرد و بعد انگار جرقه ای توی ذهنش باز شده باشه سریع دستاش رو بهم زد و به طرف تهیونگ برگشت

٫تهیونگ یادته پدر من و پدر تو توی کدوم کلاب همیشه قمار میکنن؟

_منظورت چیه ؟چه ربطی داره؟

خودشه ..سهون بدون اشاره ای که تهیونگ‌ مجبور باشه بکنه خودش رفته بود سر اصل مطلب این یعنی شانس ..تهیونگ همین رو میخواست ...پدرش بهش گفته بود باید دقیقا چیکار کنه  پس باید طبق نقشه عمل می‌کرد .....

٫دیونه یکم فکر کن هر چند ماه یک بار سر باارزش ترین
چیز هاشون قمار میکردن آخرین بار هم اگر یادت باشه پدر من مادرم رو توی قمار باخت و با همون شکم برآمده راحت به پدرت داد ! حالا با این همه کینه و دشمنی که بین اونها هست بنظرت چرا باید جونگ کوک رو برای خودش بخواد اون هم بعد این همه سال ؟

_از طرف جونگ کوک به پدر من نمیرسه چون پدرم همون موقع سویون رو به هانبین فروخت نیازی به اون زن نداشت فقط برای اینکه اون رو زجر بده به هانبین دادش !اما منظورت رو نفهمیدم چرا باید از طرف جونگ کوک به پدر من برسه !؟

٫خیلی خنگی !خب اون برای قمار هیچ چیز باارزشی نداره به نظر تو نمیخواد با باارزش نشون دادن کوک اون رو برای قمار وسط بکشه ؟!

༒Dëċëptïön༒✓✓Where stories live. Discover now