✨🍃Savior 🍃✨Part:19

574 206 32
                                    


_:اون چیز مربعی چیه؟

با اشاره چانیول به یکی از قفسه های کوچیک و تقریبا مخفی انباری که زرق و برق جعبه بسته بندیش زیادی به چشم میومد،نیشخند ناخداگاهی زد و با کج کردن گردنش،قیافه کنجکاو ولی جدی آلفا رو در نظر گرفت.

+:تو شهر شما ازینا پیدا نمیشه؟

با نیشخند پر رنگی که تعداد دفعات ظهورش روی لب های بکهیون بسیار کم بود گفت و دستش رو وارد جیب لباس فرم سفید رنگش کرد.

_:نمیخوای جواب سوالمو بدی؟

با شنیدن غرش کوتاه چانیول خنده ریزی کرد و سری از روی تاسف تکون داد.

خدایا کارش به جایی رسیده بود که برای یه آدم گنده بک و دو برابر هیکل خودش،میخواست کاربرد کاندوم رو بازگو بکنه!!

اینکه اون احمق که یه فاکر لعنتی به نظر میومد و اما کاربرد کاندوم رو نمیدونست ،باعث شد بکهیون برای بار دوم در روز منفجر بشه و با قیافه ای که این جمله رو فریاد میزد"خری یا خودت رو زدی به خریت"به صورت اخم کرده چانیول خیره بشه...

+:باشه باشه بهت میگم...
این همون چیزیه که باعث میشه نتیجه اون چیز بی مصرف پایینیت توش بریزه!!
اوه واقعا!...چند نفرو تا حالا حامله کردی ؟

پیچوندن چانیول،قطعا از فان ترین کارهای دنیا بود،اون بچه طوری اخم کرده و وسط پیشونیش خط افتاده بود و زیر لب با خودش چیز هایی رو زمزمه میکرد،که انگار همین الان یه مسئله ریاضی جلوش گذاشتن و اون هم داره با قاطعیت جوابش رو میده!!!

البته سوالی که بعد از توضیح سر بسته اش از چانیول پرسید برای لحظه ای نیشخند مرموزانه ای روی لب های کوچیک و براقش آورد و نظر آلفای رات شده رو به خودش جلب کرد...

هرچند با احضار شدنش توسط همکار لعنت شده اش،دست از خنده های ریز ریزکیش برداشت و با محکم زدن رو شونه های چانیول،برای اون رد داده از مسیح کمک خواست...

_:من حتی امگاهارو از نزدیک ندیده بودم چه برسه حاملشون کنم!!

با لحن جدی و پوکری رو به همون جعبه خوش رنگ داخل قفسه گفت و سرش رو با گیجی تکون داد.
از روی صندلی گرم شده اش بلند شد و آهی از گرفتگی عضلات ساخته شده کمرش کشید و با کمی خم و راست شدن،قلنج دردناکش رو شکوند..

چند دقیقه ای صرف زل زدن دوباره به اون جعبه رنگارنگ کرد و با نرسیدن به جوابی که شدیدا ذهنش رو درگیر بود،زیر لب فحشی به اون امگای ترسناک داد و دست به سینه،طوری که انگار زیباترین منظره دنیا داخل اون جعبه اس،زل زدنش رو متوقف نکرد و با انرژی خاموش شده ای،چشم هاش رو تاب داد.

_:منظورش از بی مصرف که آلفای کوچیکم نبود؟

شاید القابی که بکهیون در کل زندگیش از دیک های یه مشت منحرف شنیده بود،کاملا احمق بودن طرف رو به روش رو به صورت یه تصویر واضح نشون میداد اما آلفای کوچیک؟

🪐🔮𝚂𝚊𝚟𝚒𝚘𝚛🔮🪐ناجـیDonde viven las historias. Descúbrelo ahora