✨🌁Savior🌁✨ part:36

415 142 38
                                    

خونه ای که شاهد تمام بدبختی ها و تنهایی های بکهیون و دعواهای احمقانه اش با یک نیمه گرگ دیوونه بود،حالا با وجود لمس های عجیب غریب اون دو نسبت به هم دیگه و البته صدای ناله های لذت برده بکهیونی که معمولا صدای ناله هاش برای زخم های عمیقش بود،در بهت به سر می برد و اینکه دیگه حتی صدای شکسته شدن مهره های کمری دیوار هم شنیده نمیشد،به واضح تر شنیده شدن اون ناله ها کمک میکرد.

اینجا ها شاید برای بعضی ها مناسب نباشه ^^(+۱۸)

بکهیون که از لمس های پی در پی چانیول روی کمر و البته پایین تنه الم شده اش غرق شهوت بنظر میرسید،با گاز گرفته شدن لب هاش توسط آلفای خشن رو به روش،ناله ی معترضی سر داد و از اینکه همچین روی ترسناک و البته سکشی چانیول رو دیده بود،میون بوسه لبخند کوتاه و محوی زد.
هرچند اون لبخند به لطف گاز ها و مک های عمیق چانیول که لحظه ای قطع نمیشدن و اجازه نفس کشیدن به دو پسر رو نمیدادن،کاملا از بین رفت و جاش رو به صدای دل انگیزی داد که بکهیون به وسیله حنجره اش اون رو خارج میکرد.

_:هیت شدی؟

چانیول با دل کندن از لب هایی که بخاطر بوسه وحشیانه اشون متورم و سرخ بنظر می‌رسیدن، خیره به چشم های معصوم پسر داخل بغلش پرسید و از دیدن حالت کنجکاو بکهیونی که انگار چیزی رو نمیدونست،متوجه پیچش هرچه بیشتر بوی شکوفه های گیلاس،داخل اتاق مشترکشون شد.

_:بهت گفته بودم کیوتی.
هیت برای امگاهاست که هر ماه هفت روز تجربه اش میکنن و کلی ام مثل تو شهوتی میشن امگا.

چانیول با نیشخند منظور داری خیره به پایین تنه پسر داخل بغلش که مشخص نبود بخاطر شهوت سرخ شده یا خجالت،زمزمه کرد و با پایان دادن به بحثی که خودش اون رو شروع کرده بود،به طرف گردن پسر داخل آغوشش حمله کرد و با زدن بوسه کوتاهی به قسمتی که سفیدی اون واقعا به چشمش اومده بود،ناله ی کوتاه پسر کوچکتر رو در آورد.
ازونجایی که حتی با زدن بوسه کوتاهی متوجه شیرین بودن بیش از حد پوست پسر کوچیکتر شده بود،کم کم سلطه آلفاگونه اش بیشتر از همیشه بالا رفت و چانیول با تحسینی که داخل نگاهش موج میزد،کم کن شروع به گاز گرفتن و مک های عمیقی شد که فقط باعث ناله های پی در پی پسرک معصومی میشدن که حتی از دیک راست شده اش می ترسید !

_:فکر نمی‌کردم همچین بدنی داشته باشی دوست پسر کوچولو..

چانیول با پایین کشیدن یقه لباس بکهیون که به راحتی قسمتی از سینه و شونه های سفیدش رو نشون داد گفت و با لبخندی که لحظه به لحظه گنده تر میشد،به مارک کردن تموم قسمت های اون بخش از بدن بکهیون پرداخت.

+:به نفعته انقدر مارکم نکنی عوضی !
باید سرکار برم ...

بکهیونی که هنوز هم بخاطر پیچش بوی قوی چانیول و خودش گیج و عصبی بنظر می‌رسید میون ناله های یکی در میونش گفت و از حس چانیولی که با وجود حرفش گاز محکم تری از نیپلش گرفت،جیغ تقریبا بلندی کشید و با بدن شل شده ای که کاملا روی چانیول قرار گرفته بود،زیر لب فحشی داد.
البته که عشق بازی دوتا احمق داخل اتاق هم مثل بقیه کارهای زوجیشون واقعا احمقانه و متفاوت بود...

🪐🔮𝚂𝚊𝚟𝚒𝚘𝚛🔮🪐ناجـیDonde viven las historias. Descúbrelo ahora