17.موهای چانیول

71 8 0
                                    

جون هی:


چند هفته بعد از مهمونی اکسو کامبک داد و دو هفته تمام درگیر پروموشن و سفرای خارجی بودیم واقعا دلم برای خانوادم تنگ شده بود.
ولی خبر خوب بود این بود که تا کامبک آلبوم ریپکیج همه می تونستیم آزاد باشیم. چه چیزی بهتر از این؟
دوست داشتم یک هفته تمام بخوابم.
از دست فضولی های ماری بک استیج ایستاده بودم که هم اجرا اکسو رو ببینم هم اینکه اگه کاری بود انجام بدم.
جدیدا دخترای میکاپ با من خیلی سرد رفتار میکنن و سعی میکنم به روی خودم نیارم و وقتای بی کاری طراحی کنم. شانسی که دارم به عنوان سونبه شون جرعت ندارن چیزی بگن و فقط با بی محلی هاشون مثلا سعی دارن اذیتم کنن. از مهمونی به بعد متوجه شدم که کل کادر گریم و لباس اس ام رابطه خوبی با ماری دارن و چون پدرش کله گنده ست. پاچه خوارای زیادی داره.
اجرا که تموم شد لباس پسرا رو باز اتیکت زدم و به رگال آویزون کردم. کاری نداشتم تا خواستم برم بکهیون صدام زد.
بکهیون:جون هی داری میری؟
_بله از یک ساعت دیگه مرخصیم شروع میشه.
بکهیون:می دونی چیزه...
_چی؟
بکهیون:خب...چانیول میخواد موهاش رو ریشه گیری کنه میدونی خیلی این رنگ قرمز رو دوست داره یکمم شسته شده میخواد تمدیدش کنه.
_خب فردا بیاین سالن گریم کمپانی.
بکهیون:نه...کمپانی نه میدونی که طرفدارا همیشه جلوی کمپانی کشیک میدن بعد کنجکاو میشن واینا بیا خوابگاهمون.
یکم هنگ نگاهش کردم اونم فقط لبخند زد.
بکهیون:شمارت رو که دارم آدرس خوابگاه رو میفرستم.
هنوز داشتم پوکر نگاهش میکردم اولین روز از مرخصیم رو خراب کرد. وقتی دید هنوز دارم نگاهش میکنم سریع خداحافظی کرد و رفت.


بکهیون:


ماجرای رنگ مو چانیول همون لحظه به ذهنم رسید و نمی دونستم چجوری به چانیول بگم که قراره موهاش رنگ بشه.
وقتی رسیدیم خوابگاه چانیول خواست که اولین نفر بره حمام سریع رفتم تا خواست در رو ببنده بین در ایستادم و یه لبخند بزرگ زدم.
چانیول:بکی هر چی بگی قبول نمی کنم قرار شد من اول برم حمام پس برو کنار.
_نه مسئله حمام کردن من نیست.تو نباید حمام کنی.
چانیول:چرا اون وقت؟
_آخه اینطوری کثیف خیلی جذابی.
چیزی نگفت فقط با اخم نگاهم کرد.
_باور کن!
چانیول:راستش رو بگو توی این حمام چه خرابکاری کردی؟ باز جای سرد و گرم آب رو عوض کردی؟
_نه!
چانیول:ار حوله من استفاده کردی؟
_نه
چانیول:پس چکار کردی؟
_سوهووووو! سوهو هیوونگ بیاااا.
چانیول:چکار سوهو داری؟
سوهو که نیمه لباساش رو عوض کرده بود کنارم ایستاد.
سوهو:چیه بکی؟ اگه دعوا سر حمام رفتنه باید بگم اگه تا الان یه نفرتون رفته بود حالا نوبت منم شده بود.
_هیونگ بیا اینجا وایسا
سوهو:کجا؟
_روبه رو چانیول.
چانیول:میگی یا نه بکی؟
بکهیون:آخه فردا قراره موهات رنگ شه چرب باشه بهتر رنگ میگیره من میرم بخوابم شب عالی پرتقالی.
فقط دوییدم سمت اتاقم و درش رو قفل کردم. سر و صدای چانیول رو میشنیدم فقط می تونستم بخندم. آخه هر چقدر فکر میکنم نمی تونم قبول کنم این دختره یک ماه استراحت کنه من هر روز بیدار شم تمرین کنم و بخونم.من که تقصیری ندارم،دارم؟

جون هی: 

ساعت نه صبح بود که رسیدم رو به روی جایی که بکهیون گفته بود. روز تعطیل بود و خلوت. بدون اینکه چیزی بگن در رو باز کردم و رفتم تو.همون طور که حدسش رو میزدم خونه ی نامرتبی داشتن روی مبلا همون لباسایی رو دیدم که شب قبل تنشون بود.

چند بار سلام کردم و کسی جواب نداد. با وسواس لباسا رو کنار زدم یه گوشه از مبل نشستم. داشتم خونه رو نگاه میکردم که با حس خیسی پاهام از جا پریدم. یه گربه داشت پاهام رو لیس میزد بغلش کردم. خیلی بامزه بود.

_عجب مهمون نوازی گرمی. ممنون پیشی کوچولو حداقل یکی بهم خوش آمد گفت.

_خواهش میکنم.

با تعجب گربه رو بلند کردم و رو به روی صورتم گرفتم._تو الان حرف زدی؟

_اون نه من بودم.

با خجالت برگشتم دیدم لوهان داره از پله ها میاد پایین.

_معذرت می خوام لوهان شی.

لوهان:عیبی نداره الان چانیول میاد برای رنگ موهاش.

با کمک لوهان صندلی و میز کوچیک برای رنگ پیدا کردیم. چانیول هم با صورت پف کرده از خواب با غر غر نشست روی صندلی. پیش بندش رو که بستم بکهیون از آشپزخونه اومد بیرون.

بکهیون:لازم به تشکر نیست چانیول به عنوان دوست صمیمی این اصلا چیزی به حساب نمیاد.

چانیول:فقط من کچل بشم بکهیون تمام موهات رو با دستای خودم میکنم. تمام مدت رنگ کردن بکهیون و چانیول با هم کل کل میکردن و زیر دستم میزدن وقتی تموم شد توی آینه یه نگاه به لباس رنگیم انداختم بار اول و آخرم شد میدونم اینا اصلا پاک نمیشن. 

تا خواستم برم باز بکهیون جلوم رو گرفت.بکهیون:یادته قرار بود یه بار کاری رو که بگم رو انجام بدی؟

_آره یادمه چطور؟

بکهیون:هنوز سر قولت هستی؟

_معلومه من بد قول نیستم.

بکهیون:من دو روز دیگه فیلم برداری سریالم شروع میشه.

_چه خوب!

بکهیون:خب...میخوام که گریمور شخصیم بشی

_چیییی؟

بکهیون: خودت گفتی قبول میکنی من بیون بکهیونم خوشم نمیاد این گریمورا تا حواسم نیست از من عکس بگیرن یا دورم بچرخن با منیجر هماهنگ کردم حقوق این کارت محفوظه.

_مرخصیم!

بکهیون:باهاش خداحافظی کن.

یه نفس عمیق کشیدم و موهام رو جمع کردم.

_فعلا بهتره با موهات خداحافظی کنی باید از چانیول عذر خواهی کنم چون می خوام خودم بکنمشون.

بکهیون تا حرفم رو شنیدم دوید رفت.

_یاااااا بیون بکهیون از همین الان نوار سیاه بزن کنار عکست یاااا.

بکهیون:هیوووونگگگ کمککککک

_فرار نکن یاااا

---------------

کدومشون مظلوم تر هستن بکهیون یا جون هی؟


Lucky_بکهیونWhere stories live. Discover now