Tosca

part 1

در زبان فرانسه واژه ای وجود دارد.. بنام..

"raison detre"

معنیش میشه دلیلی برای وجود داشتن
دلیلی برای زندگی کردن، دلیلی برای ادامه دادن، دلیلی برای پیشرفت کردن مثل وقتی که کسی رو پیدا میکنی که میشه دلیلی برای حال خوبت.. دلیلی برای زندگی کردنت!

مثل وجود تو که شد دلیل زندگی من...

بغض سر سختم رو پایین فرستادم و به عزیز ترین چیزی که داشتم نگاه کردم...

یاد خاطرات اونروزمون افتادم همون روزی که این هدیه رو برام گرفتی...

دوباره اشکام سرازیر شد، اهمیتی نمیدم و آروم دراز میکشم و دستام و تو بدنم جمع میکنم، حواسم هست که یادگاریت رو گم نکنم؛ کمی لرز برم داشته...طبیعیه من همیشه سرمایی بودم..

اشکام نمیذاره جایی رو ببینم پس فقط چشمام و میبندم..

(چشمات و باز کن دلبرم بزار چشمای خوشگلت و ببینم)

با شنیدن صدات چشمام و بسرعت باز میکنم ولی یهو یادم میاد تو خیلی وقته رفتی و من دوباره انقدر خاطراتمون و مرور کردم که حالا توهم بودنت رو میزنم... میدونی اینروزا همش فراموشی میگیرم.. یادم میره نبودنتو..

کمی تو جام جابجا میشم و دوباره به یادگاریت نگاه میکنم... چجوری شد که از اون همه عشق و عاشقی فقط همین کش موی سیاه ازت به یادگار مونده؟

اهمیتی نداره همین یادگاری کوچولو میتونه بودنت و ثابت کنه.. همین ثابت میکنه که من دیوونه نیستم و تو واقعا وجود داشتی پس چه اشکالی داره کوچیکه یا بزرگ...

آب دهنم و قورت میدم.. مزه ی زهرمار میده.. دقیقا مثل همون مشروبی که ساعتی پیش بلعیدمش تا تو رو یادم بره...

نه زندگی من اشتباه نکن نمیخوام تورو از یاد ببرم اصلا بخوامم نمیتونم همچین خیانتی رو مرتکب شم.. من فقط.. فقط احتیاج داشتم یک ساعتی از ذهنم بری اخه خاطراتمون خیلی خطرناک شده بودن..

خاطره ی اولین بوسمون بود...

نمیدونی چقدر بیرحمانه به جونم افتاده بود تا از پا درم بیاره... طبیعیه که انقدر حافظم واسه حفظ خاطره هامون خوبه؟ نه قطعا نیست..

اخه فقط بوسمون نیست.. حرکت اروم اروم لبهای پرستیدنیت روی لبای خیس من.. گرمای زیر دستام که روی گردن و شونت گذاشتم.. سنگینی بدنت روی تن خستم.. خسته!

خب اره دقیقا یادمه اون روز رستوران بشدت شلوغ بود و مجبور شده بودم بیشتر از همیشه کار کنم..