part 30

143 20 39
                                    


تهیونگ مثل شب قبل با آغوشش و بالهاش دور تا دور جونگکوک رو محاصره کرد و راحتترین و نرم ترین و گرم ترین تخت خواب دنیا رو برای جونگکوک آماده کرد و اون پسر با خوشحالی دستاش و دور کمر فرشته انداخت و دوباره به خواب رفت....

.
.
.

جین: خوابالوهای تنبل خوردن بسه دیگه پاشین حداقل یه دور وسطی بازی کنیم مثلا اومدیم سفر و وسط جنگل کمپ زدیم، شما یا خوابین یا میخورین یا حرف میزنین خب اینکارا رو که تو خونه هم میشد انجام داد!

یونگسان: جینا خیلی غر میزنیا به داداشم میگم نگیرتت

سوکجین: فعلا داداشته که دنبال منه تا بگیرمش

جونگکوک: دو دقیقه دعوا نکنید پاشین بریم بازی دیگه هیونگ خودت الان چی میگفتی؟

جین: راس میگی پاشید بازی کنیم زودباشین

خیلی زود دو تا تیم شدن و مونبیول داورشون شد

چند دقیقه بعد با صدای سوت انگشتی مونبیول بازی شروع شد

تو کل بازی سوکجین و یونگسان سر هم داد و بیداد میکردن و جونگکوک از تهیونگ میخواست حرکت بعدی بازیکنا رو بهش لو بده تا بازی و ببرن و جیمین سعی میکرد با حرکات نمایشی خاصش همه رو بخندونه و کاملا هم موفق بود...

.
.
.

نامجون ماگش و که پر از قهوه بود از دست جین گرفت و کمی ازش نوشید و بعد همونطور که به بخار دهنش خیره بود، گفت: فکر کنم ما تنها دیوونه هایی هستیم که تو سرمای یک مارس میایم تو دل جنگل و کمپین میزنیم

هوسوک: ولی مزه داد خیلی وقت بود با هم بیرون نیومده بودیم

نامجون: اوم از سه سال پیش تا حالا خیلی کارها رو انجام ندادیم

جونگکوک و تهیونگ شرمنده هر دو سرشونو پایین انداختن

جیمین در حالیکه دماغش و بالا میکشید، گفت: اونقدرام هوا سرد نیست

یونگی گردنش و گرفت و به خودش نزدیکش کرد و گفت: دماغت انقدر قرمز شده و یخ زده که مطمئنم حسش نمیکنی بعد میگی هوا اونقدرا سرد نیست؟!!

جیمین ذوق زده از اینکه دوس پسرش حواسش بهش بود لبخندی زد و گفت: خیلی‌ خب قبوله یه کوچولو سرده

مونبیول بعد از تنظیم دوربین با صدای بلندی گفت: اوکی درست شد.. دوستانه تر وایسید تا همه تو کادر جا بشن

یونگسان: بدو بیا دیگه الانه که هوا تاریک شه باید جمع کنیم برگردیم

مونبیول بدو بدو خودش رو به جمع رسوند و همگی ژست گرفتن و با لبخند به دوربین خیره شدن و دومین عکس دسته جمعی رو به یادگار ثبت کردن..

.
.
.

جونگکوک

از سفر که برگشتیم دوباره روتین این روزای زندگیمونو از سر گرفتیم...

ToscaWhere stories live. Discover now