part 14

211 32 189
                                    


ساعتی گذشت و هنوز هم کاملا گریه ی جونگکوک بند نیومده بود، تهیونگ مجبورش کرد کمی غذا بخوره اما نمیتونست و به پنج شش قاشق بسنده کرد و اینبار سرش و روی پای تهیونگ گذاشت و یکی از دستاش و با دوتا دستش گرفت

صدای زنگ گوشیش که بلند شد، یک مرتبه یاد عزیزانش افتاد که ازش خبر نداشتن و حتما تا الان کلی دلواپسش شدن..

بلند شد و گلوش و صاف کرد و گوشیش و جواب داد...

هوسوک هیونگش بود، از همون اول کلی داد و بیداد کرد و جونگکوک مجبور شد گوشی رو دور تر از گوشش بگیره

هوسوک: یاااا چرا حرف نمیزنی؟

جونگکوک: هیونگ الان با تهیونگم وقتی اومدم برات توضیح میدم باشه؟

هوسوک: یااا چرت نگو بیا باید ببریمت دکتر دوباره.. پسره ی عوضی ما اینجا چندبار مردیم و زنده شدیم کجایی تو؟

صدای یونگسان بلند شد: اینجوری باهاش حرف نزن فقط ببین حالش خوبه یا نه

هوسوک: معلومه که خوب نیست برگشته میگه پیش تهیونگه

نامجون گوشی رو از هوسوک گرفت و پرسید: جونگکوکا کجا موندی آدرستو بده

جونگکوک: هیونگ میگم با تهیونگم فردا برمیگردم نگران من نباشین خب؟

نامجون با لحن نگرانی گفت: بهت گفتم داروهات و بخور گوش ندادی.. پشت فرمونم نشستی؟ خدا رحم کنه بهمون جونگکوک بگو کجایی

جونگکوک اهی کشید: هیونگ پشت فرمون نیستم ماشین جلوی خیریه مونده.. الان خونه ی تهیونگم چرا حرفمو‌ باور نمیکنین من توهم نزدم

بعد گوشی و سمت تهیونگ گرفت و گفت: باهاشون حرف بزن تا باورم کنن بدونن خودتی

تهیونگ گوشی و گرفت و مردد گفت: الو.. هی..هیونگ جونگکوک پیش منه نگران نباشین

نامجون کمی مکث کرد و عصبی گفت: تو.. توی حرومزاده چون پیش توعه بیشتر نگرانم میکنه ببین تهیونگ بخدا قسم اتفاقی برای اون بچه بیفته تو و اون دوس پسر ژاپنیتو با هم تیکه تیکه میکنم فکر نکن تا الان کاریت نداشتم چون ازت گذشتم بخاطر جونگکوک بهت هیچی نمیگفتم

تهیونگ لبخندی زد: چشم هیونگ قول میدم اتفاقی نیفته

نامجون عصبی گفت: مرتیکه ی لاشی عوضی ادرس خونت و بفرست بدونم کجایین.. من که میدونم قرار نیست بهش برگردی پس حتی فکرشم نکن بهش دست بزنیا، دستت بهش بخوره دستات و یجوری خورد میکنم دیگه غذا هم نتونی بخوری

تهیونگ بازم لبخند زد: چشم

نامجون: زهر مار

و بعد گوشیو قطع کرد

جونگکوک با دلواپسی گفت: حرفای زشتی زد؟ ناراحت نشو یخورده بخاطر من عصبیه

تهیونگ: میدونم.. لوکیشن اینجارو براش بفرست خیالشون راحت باشه

ToscaWhere stories live. Discover now