part 23

131 23 24
                                    

صبح روز بعد جونگکوک با صدای زنگ های ممتد و پشت سر هم از جا پرید و تهیونگ سریع دستاش و گرفت و گفت: نترس چیزی نیست جیمینیه

جونگکوک دوباره دراز کشید و سرش و روی بالش گذاشت: لعنت بهت جیمینی خر

تهیونگ در و باز کرد و یک مرتبه یه گوله پشم توی بغلش افتاد، و بعد از اون جیمین داخل اومد و گفت: بچه ی منه یون یونی اسمشه... چرا انقدر دیر در و باز کردی؟

تهیونگ اون توله گربه ی کیوت و محکم بغل گرفت و با ذوق نوازشش کرد و گفت: جونگکوک از خواب پرید اول مطمئن شدم نترسه بعد اومدم پایین ببخشید

جیمین لبخندی زد و بعد از یه دور تو خونه گفت: چرا دیگه از شما دو تا خبری نیست؟ انقدر مشغول بفاک دادن همید که نمیبینیمتون؟

صدای عصبی جونگکوک در حالیکه کمربند ربدوشامش رو محکم میکرد، از رو پله ها شنیده شد: پارک جیمین زیاده روی نکن... بعدشم من مریض بودم تو کجا بودی نیومدی سر بزنی؟ مگه نگفتم یونی و بیار دلم براش تنگ شده؟

و بعد بطرف تهیونگ رفت و اول لبای معشوقش و بوسید و بعد با ذوق و هیجان به طرف یونی که خیلی بزرگتر از قبل شده بود خم شد و اروم و با ملایمت شروع به نوازشش کرد

جیمین ترسیده به طرف جونگکوک رفت و از سرتا پاش و مورد بررسی قرار داد و هول شده پرسید: مریض شدی؟ چرا؟ کجات درد میکنه؟ چیشد مریض شدی؟ رفتی دکتر؟ ببینمت حالت الان چطوره؟

جونگکوک وقتی بالاخره یونی حاضر شد به بغلش بیاد جیغی از سر ذوق و خوشحالیش کشید و رو به جیمبن گفت: نترس یه سرماخوردگی ساده بود

تهیونگ: الان بهتری؟

جونگکوک سری تکون داد و گفت: فقط یخورده سردرد دارم و یه کوچولو سردمه نترسید از دیروز خیلی بهترم مطمئنم یه لیوان قهوه ی داغ هم بهم بدی خیلی بهتر از قبل میشم

تهیونگ به طرف اشپزخونه رفت و گفت: جیمینا یونگی هیونگ چطوره؟ مگه امروز تعطیل نیست چرا اون نیومد؟

جیمین: رفت به خانواده اش سر بزنه ولی گفت حتما تا شب خودش و میرسونه برای مهمونی

جونگکوک اخم کرده پرسید: مهمونی؟ کدوم مهمونی؟

جیمین با ابروهای بالاپریده و تهیونگ با خنده بهش نگاه کردن

جونگکوک متعجب پرسید: خب بگید دیگه چه مهمونی ای؟ کی مهمونی گرفته؟

تهیونگ: خودمون .. چطور یادت رفته عزیزم دیشب قرار بود نامجون هیونگ و سوکجین هیونگ و یونگسان نونا بیان خونمون ولی زنگ زدن و قرار دیشب و انداختن امشب که بیول نونا هم چون تعطیله همراهشون بیاد

جونگکوک با دهن باز سری تکون داد و جیمین گفت: خواستم پیشنهاد بدم بجای دورهمی بریم بیرون بگردیم ولی جونگکوک مریضه بهتره تو خونه بمونیم

ToscaWhere stories live. Discover now