[مقدمه]

1K 63 10
                                    


خلاصه:
چو واننینگ توی شب خواستگاریش دست به کاری زد که هیچوقت، حتی انجام اون کارو توی خواب هم ندیده بود!
اون فرار کرد تا برای آزادیش بجنگه...!
چیزی رو به دست بیاره، که برای امگاهایی مثل اون بد و ناپسند تلقی می‌شد...
چون از دید جامعه ی اون، امگا بودن یعنی زیرخوابه بودن و ادامه دادن نسل!
همون شبی که واننینگ تمام زندگی پر از جلال و جبروتش رو، توی اون عمارت نفرین شده جا گذاشت... شاید از همونجا بود که سرنوشتش رقم خورد...
هدفی که داشت، جلوی چشماش رنگ باخت و وارد بازی ای شد که وجودش رو متلاشی کرد!
بازی ای که، واننینگ تنها قربانی اون نبود و نتونست بفهمه یک نفر دیگه هم؛ زیر خاکستر این عشق دفن شده...!
موران، پسری که انتقامش سرانجامی نداشت اما بی گناه تاوان داد.
دو قطب منفی، که به وجود هم نیاز دارن ولی مانع های بینشون اون هارو از هم دور نگه داشته!
چه بلایی سر این عشق میاد؟

گمشده در دستان توWhere stories live. Discover now