۲۰۰سال بعد .
تهیونگ : مین هوا ... به نظرت تولد امسال چطور میشه ؟
مین هوا : مثل همیشه زیبا .
+ اوفف ...باورم نمیشه هر سال روز مرگ مادرم جشن میگیرم .
_ مادرتون ... خودش خواست که شما به جای اون زندگی کنید ... و به من ماموریت دادن .
+ انقدر رسمی حرف نزن .
_ باشه .
و صدای خنده تهیونگ به هوا بلند شد .
+ خوبه ...حالا پاشو بریم آماده بشیم .
مینهوا سریع دنبال شاهزاده راه افتاد و به اتاقش رفت .
اونا مثل دو تا دوست بودن ...و مثل هر سال با هم لباس انتخواب کردن .
چند ساعت بعد صدای زنگ و شیپور ها کاخ رو پر کرده بود .
مهمان ها رسیده بودن . تهیونگ مثل یک شاهزاده لایق به همه خوشآمد گفته بود و باعث افتخار پدرش شده بود .
از همه جای قاره مهمان اومده بود . حتی از مثلث .
زنی زیبا با لباس پولک دوزی به پادشاه و شاهزاده نزدیک شد و احترام گذاشت .
+ سلام سرورم ...تبریک میگم .عمر شاهزاده طولانی .
گرگ پدر : خوشامدی ملکه ... خیلی وقته منتظرت هستم ... خوشحالم صبر تمام شده .
ملکه با لبخندی از پادشاه دور شد .
پادشاه از فرصت استفاده کرده بود و افراد وفادار رو به دور از چشم بقیه افراد جمع کرده بود .
جونگ کی : سرورم ...تبریک میگم عمر شاهزاده بلند باد .
پادشاه : خوش اومدی ... استراحت چطور بود ؟
+ عالی سرورم ...آماده خدمت به شما هستم .
_ خوبه ...پس کنارم بایست...ماموریت چی شد ؟
+ اینجا هستن ...نماینده شون با من به قصر اومده و منتظر اجازه شماست .
_ پس برو بیارش .
جونگ کی رفت وکمی بعد با پسری مو مشکی برگشت .
پسر به امپراطور احترامی گذاشت
+ سرورم ...من جونگ کوک هستم ...نماینده قبیله طلسم حلالی .
_ خیلی وقته منتظره دیدارتون بودم ... خوش امدیدی... تهیونگ پسرم بعد از مهمانی ایشون رو تا اتاقشون همراهی کن .
تهیونگ : چشم پدر ...
...
تهیونگ حالا نشسته بود و به بقیه نگاه میکرد که میرقصیدن .
ولی فقط به یک چیز فکر میکرد ... جونگ کوک .
این که اون نماینده چقدر عجیب و در عین حال زیبا بود .
YOU ARE READING
Hybrid prince
Werewolfوضعیت : کامل شد کاپل ها : تهیونگ ، جونگ کوک و چانگ ووک ، مین هو ژانر : تخیلی ، ومپایر ، امپرگ ، رومنس ، اسمات ، روزمرگی ، ماجراجویی ، زندگی نامه ... میانگین کلمات هر پارت : اطراف 1000 یک فصل ، 50 پارت . خلاصه: داستان درمورد دو موجود ماورا طبیعی ه...