جونگ کوک نگران به تهیونگ زل زده بود ... بعد از چندین قرن بالاخره اونو دیده بود ولی عشقش با فاصله چند متری ازش بیهوش روی زمین بود .
چانگ ووک با فاصله به تخته سنگی تکیه داده بود و دور تا دورش رو اتش روشن کرده بود .
دیگه چیزی به ظهر نمونده بود .
جونگ کوک عصبی به سمت چانگ ووک اومد .
جونگ کوک : تا کی قراره اینجوری بی هوش باشن ؟ ... چرا کاری نمیکنی ؟
چانگ ووک : تا حالا بهت گفتم خیلی سوال میپرسی ؟ نگران نباش تا چند دقیقه دیگه به هوش میان ... پتو ندارید ؟
جونگ کی : العان دو ساعته نشستی اون جا. خود این مکان بدون اتیش خیلی گرمه بعد تو تازه میگی پتو دارید ؟
مین هو : چت شده ؟
چانگ ووک همینطور که میلرزید حرف زد : من چند هزار ساله درون اون غار سرد بودم ... سرما برای اژدها سمه .
گرگ پدر : ولی تو اژدهای کامل نیستی .
چانگ ووک : اشتباه نکن ... من اژدهای کاملم که قدرت جادوگری داشت . برادرم نیم انسان نیم اژدهاست. یعنی اگه بخش انسانیش بمیره تبدیل به اژدها میشه .
جونگ کی : چرا کسی تا حالا اینو به من نگفته بود ؟
هه سان : چون کسی نمیدونه ... اون دورگه بی سواد خیلی چیز هارو میدونه که نباید .
چانگ ووک : وقتی از چیزی محرومی ... چیز دیگه ای رو خواهی داشت .
مین هو : گفتی چهار اژدها ... من صدای یکی رو شنیدم . و شما سه نفرید ... نفر چهارم کیه ؟
چانگ ووک : مطمعن نیستیم که من رویا بین باشم .
تهیونگ : چرا هستی ... هرچی باشه خوابی که در مورد من دیدی درست بود .
چانگ ووک : خوش برگشتی گرگ شیطان .
تهیونگ : دیگه وقتش بود با شیطان اصلی ملاقات کنم .
...
تهیونگ : میبینم پدرم دست توعه .
چانگ ووک : دقیقا پدر قبلیت نیست ولی خودشه .
تهیونگ : باید درمورد مردممون حرف بزنیم ... بعدش به پدرم میرسیم .
چانگ ووک : خیلی خب شروع کن .
جملش رو گفت و به سمت درختی که جونگ کوک پشتش مخفی شده بود نگاه کرد .
تهیونگ : بیا جلو که حرف ها مو بشنوی ... لاینستر ها حکومت رو به دست دارن . بیشتر گرگ ها درون اون شورش مردن . بعد از به هم خوردن نظم دیوار هایی دور شهر ها و دهکده ها کشیدن برای جلوگیری از ورود اب . اب چند روز یک بار میاد بالا ولی دیشب اینطور نشد . لاینستر ها خوناشام ها و جادوگران در راه اینجان و بالا نیومدن اب باعث شد زودتر برسن .
YOU ARE READING
Hybrid prince
Hombres Loboوضعیت : کامل شد کاپل ها : تهیونگ ، جونگ کوک و چانگ ووک ، مین هو ژانر : تخیلی ، ومپایر ، امپرگ ، رومنس ، اسمات ، روزمرگی ، ماجراجویی ، زندگی نامه ... میانگین کلمات هر پارت : اطراف 1000 یک فصل ، 50 پارت . خلاصه: داستان درمورد دو موجود ماورا طبیعی ه...