تهیونگ صبح چشم هاشو به سختی باز کرد باز کرد ولی شادی کل وجودش رو پر کرد.
باخوشحالی و لبخند به سمت دیگه تخت چرخید تا صورت جونگ کوک رو ببینه ولی تخت خالی بود
بوی اب و صابون رو حس میکرد پس جونگ کوک حمام بود .
سریه به سمت حمام رفت و در رو باز کرد ولی جونگ کوک نبود .
اب سرد بود پس از دیشب کسی به اونجا نرفته بودبوی غذا خونه رو پر کرده بود . پس حتما جونگ کوک پایین منتظرش بود .
سریع لباس پوشید و رفت پایین ... ولی فقط خدمتکار ها پایین بودن .
یکی از خدمتکار ها جلو اومد و اداب احترام کرد . نامه ای رو از جیبش خارج کرد و به تهیونگ داد.
متن نامه : من رفتم .دنبالم نگرد اگه کارت داشتم دوباره میام . خداحافظ.
تهیونگ با دیدن متن نامه لبخندش محو شد
نامه رو مچاله کرد و به اتیش انداخت .
سریع از پله ها رفت بالا و خوب همه جا رو گشت وسایل جونگ کوک نبود حتی یک چیز کوچیک .
وارد اتاق شد و در رو محکم بست .
توی اتاق میچرخید ... خاطرات این مدت و دیشب اوی ذهنش پلی میشد و بعد متن نامه تمام افکارش رو میسوزوند .
دستش رو درون موهای بلندش فرو برد و فریادی زد که به خنده تبدیل شد .
عصبی میخندید و در اخر روی تخت ولو شد و به سقف زل زد .
...
جونگ کوک سریع با وسایلش دور شد . باید مطمعن میشد به اندازه کافی از تهیونگ دور شده .
باید میرفت ... چون دیگه نمیتونست بمونه .
پس با تمام سرعت میتاخت ... به سمت کسی که به خوبی میشناختش و میتونست بهش کمک کنه .
باید کسی رو پیدا میکرد ... یک مرد . فردی قدرتمند و بی رقیب ... باید این بدبختی رو تموم میکرد
...
مین هوا خیلی از شهر ها رو گشت و تونست خودشو توی دل بیشتر مقامات و بازرگانان جا کنه.
اونا هم به روش خودشون از اون حمایت کردن و کار رو بهش اموزش دادن .
سریع یادگیری روکامل کرد و بازرگانی رو شروع کرد .
سفری دریایی با یکی از بازرگانان سلطنتی رفت و وقتی برگشت مقداری ثروت جمع کرده بود که بک کشتی بخره و اونو پر از اجناس کنه .
دفعه بعد به تنهایی رفت و باز هم روند رو ادامه داد .
چیزی نگذشته بود که سرمایه چند برابر شد.
مین هوا سه کشتی داشت و درون چند شهر بزرگ اطراف هم تجارت خانه داشت .
و حالا وقت برگشتن بود .
YOU ARE READING
Hybrid prince
Werewolfوضعیت : کامل شد کاپل ها : تهیونگ ، جونگ کوک و چانگ ووک ، مین هو ژانر : تخیلی ، ومپایر ، امپرگ ، رومنس ، اسمات ، روزمرگی ، ماجراجویی ، زندگی نامه ... میانگین کلمات هر پارت : اطراف 1000 یک فصل ، 50 پارت . خلاصه: داستان درمورد دو موجود ماورا طبیعی ه...