در رو به کوب باز کرد و جونگ کوک که روی مبل نشسته بود
فرصت بلند شدن پیدا نکرد .تهیونگ سریع رو دستش رو روی صورت جونگ کوک گذاشت و شروع به بوسیدنش کرد .
جونگ کوک سریع به خودش اومد و دستش رو دور گردن تهیونگ پیچید ... کمی بعد از جاش بلند شد و همینطور که یک دیگه رو میبوسیدن جونگ کوک رو به سمت دیوار برد و با رسیدن دیوار متوقف شدن .
جونگ کوک دست هاشو روی صورت تهیونگ گذاشت و تهیونگ دست هاشو از صورت جونگ کوک به سمت گودی کمرش حرکت داد . بوسه رو قطع کردن و به یک دیگه زل زدن .
جونگ کوک : مطمعنی ...
تهیونگ : تو دیگه مال منی ... جرعت داری دور شو ...
جونگ کوک خنده ای کرد و دوباره شروع به بوسیدن تهیونگ کرد .
تهیونگ خودشو از دیوار جدا کرد و جونگ کوک رو به سمت تخت ها داد .
جونگ کوک روی تخت افتاد و تهیونگ هم وقتی افتاد خودشو کنترل کرد که بوسه شون قطع نشه .
صدای نفس هاشون اتاق رو پر کرده بود و اون لحظه ای بود که از ذهن هیچ کدومشون پاک نمیشد ... با این که اون زمان مست لذت بودن ...
...
شب از راه رسیده بود و حالا نزدیک صبح بود .
هر دو کنار آتیش بیرون از امیه نشسته بودن . اینبار با فاصله خیلی کم .
جونگ کوک : از کی علاقت شروع شد ؟
تهیونگ : فکر کنم چند روز بعد از اومدنت ... یا شاید هم روزی که اومدی .
جونگ کوک : ولی خدایی اون روز با اون لباس های سلطنتی خیلی جیگر شده بودی ... راستش منم همون روز نظرم بهت جلب شد . ولی ...
تهیونگ : مطمعن نبودی که من از مرد ها خوشم میاد یانه ...
جونگ کوک : اره ... حس بدی بود که جواب این سوال رو نمیدونستم .
تهیونگ : اره ... اصلا حس خوبی نیست ... من وقتی فهمیدم که با خدمه خودت خوابیدی .
جونگ کوک : پس اینکه حس میکردم کسی منو نگاه میکنه درست بود .
تهیونگ : چرا ؟
جونگ کوک : وقتی اون جادوگر نفرینم کرد این قدرت رو پیدا کردم ... میتونم به ذهن افراد وارد بشم و مجبور شون بکنم خواست منو انجام بدن ... منم اونا رو مجبور میکردم ... از وقتی که نفرین شدم این تنها راهی بود که میتونستم مثل قبل رفتار کنم .
تهیونگ : به منم میتونی اجبار ذهنی کنی ؟
جونگ کوک : فقط برای موجوداتی که بخشی شون انسانه میشه ... مثل گله حلالی ها .
تهیونگ : خب حداقل حالا میدونم که عشقم اجبار ذهنی نیست .
جونگ کوک خنده ای کرد و سرش رو روی شونه تهیونگ گذاشت .
YOU ARE READING
Hybrid prince
Hombres Loboوضعیت : کامل شد کاپل ها : تهیونگ ، جونگ کوک و چانگ ووک ، مین هو ژانر : تخیلی ، ومپایر ، امپرگ ، رومنس ، اسمات ، روزمرگی ، ماجراجویی ، زندگی نامه ... میانگین کلمات هر پارت : اطراف 1000 یک فصل ، 50 پارت . خلاصه: داستان درمورد دو موجود ماورا طبیعی ه...