بخشی از نوشته های دفتر .
بهتره اول خودمو معرفی کنم ... من چانگ ووک هستم .
فرزند پادشاه این سرزمین . حس میکنم باید وقایع زندگیم رو ثبت کنم . چون مطمعنم تاریخ تکرار میشه و افرادی مثل من به دنیا خواهند اومد .
و یک چیز عجیب درمورد من ... من عاشق یک مرد شدم.
این عشق به عشق ممنوعه معروفه . مطمعنم سال ها بعد هم ممنوع خواهد ماند مگه اینکه من اینو عوض کنم .
...
امروز حسم رو بهش گفتم ... به کسی که عاشقش شدم . علاقه من نسبت بهش برای العان نیست . چند سالی هست که مهرش درون قلبم لونه کرده.
امشب قراره بریم به کلبه ... با کاخ فاصله داره و نزدیک قبیله انسان هاست .
مین هو میتونه بره به خانوادش سر بزنه و بعد باهم باشیم .
به خانواده هامون گفتیم ... این که عاشق هم شدیم . پدر من بهم گفت دیوونه و یک هفته بهم وقت داده تا مین هو رو فراموش کنم ولی نمیشه .
پدر مین هو بهش گفته نجس و شیطان ... حرفش منو خیلی ناراحت کرده و قلبم درد گرفته .
ولی من نمی تونم طرز فکر کردنشون رو عوض کنم .
مین هو چند روز دیگه به خواست پدرش و دستور پدر من به مرز فرستاده میشه . جایی که ممکنه زنده ازش برنگرده .
من به تلسمی که انجام دادم اطمینان دارم ولی امکان این هست که برای بعضی درد ها جواب گو نباشه ...پس تصمیم جدیدی دارم .نقشه ای کشیدم که جلوی رفتن اونو میگیره . نمیزارم عشقم دور بشه .
...
جونگ کوک به خودش اومد .
سپر وارد اتاق شده بود و از طرف پادشاه خبر اورده بود .
مین هوا : تهیونگ ...پدر خواسته بری دیدنش .
تهیونگ : نگفته چیکار داره ؟
مین هوا : کسی از این جلسه خبری نداره ...کسی جز تو و جونگ کوک دعوت نیست ... مثل اینکه قراره بحث بین خودتون بمونه چون منم اجازه ورود ندارم .
تهیونگ پوفی کشید و دست هاشو داخل موهاش فرو برد .
تهیونگ : میرم لباس هامو عوض کنم .
تمام مدتی که لباس عوض میکرد به دفتر فکر میکرد . وقتی مین هوا از اتاق خارج شده بود اونو جای امنی مخفی کرده بود ولی بازم ممکن بود خدمتکار ها اونو پیدا کنن .
پس رفت و جای اونو دوباره عوض کرد .
از اتاقش بیرون زد و به سمت تالار پادشاه راه افتاد .
وسط های راه به جونگ کوک برخورد که داشت به تالار میرفت .
باهم دیگه شروع به حرکت کردن .
YOU ARE READING
Hybrid prince
Werewolfوضعیت : کامل شد کاپل ها : تهیونگ ، جونگ کوک و چانگ ووک ، مین هو ژانر : تخیلی ، ومپایر ، امپرگ ، رومنس ، اسمات ، روزمرگی ، ماجراجویی ، زندگی نامه ... میانگین کلمات هر پارت : اطراف 1000 یک فصل ، 50 پارت . خلاصه: داستان درمورد دو موجود ماورا طبیعی ه...