اسب ها می تاختن ... تیر ها اتشین از اسمان می باریدن .
ارتش شکست خورده بود و سربازان زخمی روی زمین افتاده بودن .
گرگ پدر با سر و صورت خونی و دست زخمی بین اجساد میگشت .
دونگ ووک و جونگ کی در میان انبوه سربازان خاندان لاینستر محاصره شده بودن .
جادوگری جلو اومد و شروع به ورد خوندن کرد و چند دقیقه بعد دنبا بر هر دو شون سیاه شد و چشم هاشون رو بر دنیا بستن .
بزرگ خاندان لاینستر : امروز حکومت رو از دست پادشاه نالایق نجات دادیم ... گرگ ها میتونن به زندگی شون ادامه بدن ولی مثل بقیه قبیله ها . از این به بعد من فرمانروا خواهم بود .
و تمام سرباز ها شروع به درود فرستادن کردن .
بدین گونه حکومت گرگ ها بر مثلث به پایان رسید ... یا حداقل تا اون زمان اینجوری به نظر میومد.
...
تهیونگ و مین هوا به شهر هایی که مین هوا این شش ما قبل سفر کرده بود رفتن و تهیونگ هم با دوستانش اشنا شد .تهیونگ : پس این نقشه کل جهانه ؟
بازرگان : نه کلش نیست مطمعنن خیلی جاها هست که هنوز نرفتیم ولی این نقشه مکان های کشف شدس . این کشور ها مناسب بازرگانی هستن .
مین هوا : ما تصمیم داریم به همه جای این نقشه سفر کنیم و همه جا رو ببینیم و هم زمان بازرگانی رو ادامه میدیم .
بازرگان : باید برای دیدن همه جا عمر جاودان داشته باشی ... خیلی جاهای زیادی وجود داره .
تهیونگ و مین هوا به یک دیگه نگاه کردن و زدن زیر خنده .
مین هوا : نگران نباش دوست عزیزم .
تهیونگ : پس تا پس فردا از بندر به مقصد بعدی حرکت میکنیم .
ممکنه زمینی هم سفر کنیم پس باید یک نفر معتمد با خودمون ببریم که در نبودمون کشتی ها رو حرکت بده .
بازرگان : چند نفر رو بهتون معرفی میکنم از بینشون انتخواب کنید .
و دو روز بعد هر دو به همراه خدمه و کارکنان حرکت کردن .
صدای برخورد امواج به بدنه کشتی به همراه نم و بوی دریا زندگی جدیدی رو بهشون نوین میداد همچنین ماجرا جویی جدیدی رو .
...
۳۰۰ سال بعد .تهیونگ : این جا خیلی کشور جالبیه ... دوباره رسیدیم به اقیانوس ... چقدر این ادما شکل ما هستن ببین .
مین هوا : اره شباهت زیادی دارن . اسم اینجا چوسانه ...به دست پادشاه شون فرمانروایی میشن . لباس هاشون به لباس هایی که درون مثلثه شباهت زیادی داره .
تهیونگ : حس میکنم اومدم خونه ... ما ۳۰۰ ساله همه جای این مکان های کشف شده رو کشتیم و خوش گذروندیم .میخوام چند سالی رو اینجا بمونم .
YOU ARE READING
Hybrid prince
Werewolfوضعیت : کامل شد کاپل ها : تهیونگ ، جونگ کوک و چانگ ووک ، مین هو ژانر : تخیلی ، ومپایر ، امپرگ ، رومنس ، اسمات ، روزمرگی ، ماجراجویی ، زندگی نامه ... میانگین کلمات هر پارت : اطراف 1000 یک فصل ، 50 پارت . خلاصه: داستان درمورد دو موجود ماورا طبیعی ه...