تهیونگ درون ایوان اتاقش روی تختی به حالت نیم خوابیده دراز کشیده بود و جونگ کوک درون آغوشش خوابیده بود .
دست هاشون درون هم دیگه قفل بود و به برکه کوچک داخل حیاط نگاه میکردن .
تهیونگ سرش رو به موهای جونگ کوک نزدیک کرد و اون هوا رو به درون خودش کشید .
جونگ کوک سرش رو به عقب برد و لبخندی زیبا به تهیونگ تحویل داد .
تهیونگ : فکر کنم وقتشه ما هم فرزندی داشته باشیم .
جونگ کوک از آغوش تهیونگ بیرون اومد و دو زانو رو به روش نشست .
جونگ کوک : دورگه قبول کرد ؟
تهیونگ : خودش کسی بود که پیشنهاد داد پسرش رو به فرزند خواندگی بگیریم .
جونگ کوک : مین هو مارو میپذیره ؟ فقط مسئله جانشینی نیست به هر حال قرارها با ما زندگی کنه .
تهیونگ : دورگه داره به پایان نزدیک میشه ... میخواد منو به عنوان جانشینش اعلام کنه و من باید پسرش رو به فرزند خواندگی بگیرم و بعد از من شاه بشه .
جونگ کوک : به نظر معامله منصفانه ای میاد ... ما هم فرزندی خواهیم داشت ، شاه بودن تو برای همه بدون شک میشه و مسئله جانشینی و نظم کشور هم حل میشه ... نگرانیت برای چیه لاو ؟
تهیونگ : مین هوا ... مطمعنم که اون قبول میکنه ؟ ... نمیدونم بانی ...
جونگ کوک : مین هوا خیلی برای ما کنار کشیده ... از همه چیزش گذشته تا این کشور و ما در امنیت باشیم ، مگه نه که اون تنها دلیلیه که تا حالا به دست گی چول نابود نشدیم ؟
جونگ کوک جلو تر اومد و دستش رو درون موهای تهیونگ فرو برد و دستش به موهاش کشید . و در آخر با انگشت هاش فک تهیونگ رو گرفت .
جونگ کوک : اون مخالفت نمیکنه .
تهیونگ دستش رو بالا آورد و کوتاه زیر گلوی جونگ کوک رو فشار داد و بوسه ای روی لب هاش گذاشت .
جونگ کوک خنده ای کرد و دوباره به آغوش تهیونگ برگشت ....
چانگ ووک : تو که هنوز اینجایی ... قرار بود بری پیش تهیونگ و همسرش جونگ کوک .
مین هو : پیدا شون نکردم توی اتاقشون با سالن و کتابخونه نبودن .
چانگ ووک : بیا بریم .
چانگ ووک جلو میرفت و چیز هایی رو به زبان باستانی برای مین هو باز گو میکرد و مین هو بعد از گوش دادن اون ها رو تکرار میکرد .
چانگ ووک : این برکه ... قدمت زیادی داره . از زمان پدر بزرگ پدرم اینجا بوده شاید حتی قبل تر از اون ... افسانهها میگن اژدهایی در ته این برکه خوابیده . کسی نتوانسته اونو ببینه ، گفته شده فقط جانشین های بر حق میتونن چشم های اژدها رو در ته این برکه ببینن .
YOU ARE READING
Hybrid prince
Werewolfوضعیت : کامل شد کاپل ها : تهیونگ ، جونگ کوک و چانگ ووک ، مین هو ژانر : تخیلی ، ومپایر ، امپرگ ، رومنس ، اسمات ، روزمرگی ، ماجراجویی ، زندگی نامه ... میانگین کلمات هر پارت : اطراف 1000 یک فصل ، 50 پارت . خلاصه: داستان درمورد دو موجود ماورا طبیعی ه...