صدای هلهله و شادی درون معبد پیچید .
و مراسم بعدی شروع شد ... جونگ کوک و تهیونگ کنار هم درون حوض ایستادن .مین هو هم با یک دست دست پدر و با دست دیگه دست مادرش رو گرفته بود و درون حوض منتظر بود .
جادوگر : تهیونگ فرزند چانگ ووک جانشین امپراطوری دست همسرت رو بگیر. چانگ ووک پادشاه مثلث و معشوقه آیا فرزند خود تون رو به این دو مرد می سپرید که به عنوان فرزند خودشون بزرگ کنن و از اون محافظت کنن .
مین هوا : میسپرم .چانگ ووک کمی تعلل کرد ... با لبخند نگاهی به مین هو که بهش زل زده بود کرد و بالاخره به حرف اومد .
چانگ ووک : میسپرم .جادوگر : مین هو شاهزاده جانشین دست پدر و مادر هم خونت رو رها کن و خانواده جدیدت رو بپذیر .
مین هو با مکث طولانی در نهایت دست اون دو نفر رو رها کرد و دست تهیونگ و جونگ کوک رو گرفت .
همه دوباره به آسمون خیره شدن ... ولی این بار خبری نبود .
محافظ اعظم چند بار سوالی رو از خدایان پرسید . ولی خبری نشد .چانگ ووک سرش رو روبه آسمون گرفت : من چانگ ووک دورگه شیطان از فرزندم گذشتم ... این تغییر را قبول کنید و به مردمی که من نفرین کردم رحم کنید ... من از فرزندم گذشتم ، اینو به عنوان مجازات من بپذیرید و به مردم من رحم کنید .
و چشم هاشو بست .مین هوا : من معشوقه دورگه شیطان از فرزندم گذشتم ... همونطور که معشوقه منو از من گرفتید فرزند منو هم بگیرید ... به مردم من رحم کنید به مردم معشوقه من رحم کنید که من از فرزندم گذشتم .
جمعیت در غم فرو رفته بود ، برای اولین بار در تاریخ مردم برای اون دونفر دلسوزی میکردن .
و یک دفعه آسمان دوباره به رنگ بنفش تغییر رنگ داد .این دفعه چشم های تهیونگ ، جونگ کوک و مین هو میدرخشید ولی چشم های مین هوا و چانگ ووک در تاریکی فرو رفته بود .
چشم های اون دونفر مانند ستارگان خاموش شده بود .محافظ اعظم معبد : خدایان مین هو را به فرزندی تهیونگ و جونگ کوک از خاندان اژدها در آوردن ... درود بر خاندان اژدها .
چانگ ووک و مین هوا لبخند تلخی به یک دیگه زدن و از هم دیگه فاصله گرفتن .
که صدایی توجه همه رو به خودش جلب کرد .: من گی چول شاه شاهان ... اینجام تا دورگه رو به نبرد تن به تن دعوت کنم ... من اینجام تا جلوم زانو بزنی دورگه .
مردم کنار رفتن تا منبع صدا مشخص بشه .
چانگ ووک دامنش رو بالا گرفت و از حوض خارج شد .
صدای برخورد قطرات خون با زمین به خوبی شنیده میشد و با حرکتش به سمت کی چول زمین هم خونی میشد .چانگ ووک : نبرد تن به تن قبول شد کی چول حروم زاده مثلث .
گی چول : فکر نمیکنم حروم زاده ای مثل تو جرات جنگیدن داشته باشه ... بیا زانو بزن تا از جون حروم زاده بگذرم ... ببخشید حروم زاده سابقت .
YOU ARE READING
Hybrid prince
Werewolfوضعیت : کامل شد کاپل ها : تهیونگ ، جونگ کوک و چانگ ووک ، مین هو ژانر : تخیلی ، ومپایر ، امپرگ ، رومنس ، اسمات ، روزمرگی ، ماجراجویی ، زندگی نامه ... میانگین کلمات هر پارت : اطراف 1000 یک فصل ، 50 پارت . خلاصه: داستان درمورد دو موجود ماورا طبیعی ه...