چانگ ووک زود رسید و خواست جلوشون رو بگیره .ولی پدرم یک شمشیر به شکمم وارد کرد . و بقیه هم بهم حمله کردن .
لحظه مرگم با گوی جادویی آروز که شکسته بود آرزویی کردم ، که دختر باشم و مردم . گوی نباید عمل میکرد ولی کرد و منو تبدیل کرد به این که هستم .
وقتی چشم هامو باز کردم توی ساحل بودم و ۱۰ روزی گذشته بود دنبالش رفتم تا پیداش کنم . و با مردم روبه رو شدم ... مردمی طلسم شده .
به قبیله مون رفتم پیش بقیه انسانها ولی همه مرده بودن و بوی تعفن همه جا رو پر کرده بود . پدرم هم به خوناشام تبدیل شده بود .
و وقتی با کاخ رسیدم جنازه چانگ ووک رو داشتن میسوزوندن . مادرت ملکه منو بخواطر مهارت های رزمی که بلد بودم انتخواب کرد . و اینجوری من اینجا زندگی کردم ...درحالی که عشقم مردهبود.من با وسایلش و کمک یک جادوگر ارتباط بر قرار کردم و دفتر رو پیدا کردم . چانگ ووک اجازه نداشت خوندن و نوشتن بلد باشه پس من به جای اون مینوشتم . اینه واقعیت .تهیونگ : من چطوری عشقم رو نجات بدم ؟
مین هو : میسپرم اینجا پیداش کنن من و تو هم امشب میریم سمت ساحل ... هه سان کسی بود که منو نجات داد و میخواست مارو فراری بده ... من باهاش حرف میزنم تا مارو از این جزیره خارج کنه ... باید از اینجا بریم یا بشینی اعدام شدن عشق زندگی تو ببینی .
تهیونگ : پاشو بریم .
...
با سریع ترین سرعت ممکن به سمت ساحل تاختند ... باید هه سان رو از دریا پیدا میکردن.
مین هوا کنار ساحل نشست و دست هاشو روی ساحل گذاشت و شروع به فکر کردن کرد .
چیزی نگذشت که صدای اون دختر روشنیدن .
هه سان : بسه سرم رفت ... اومدم .
و با لبخند به مینو هوا نگاه کرد .
هه سان : تو ۸۰۰ ساله از من یادی نکردی ... چی شده ؟
مین هوا : باید ماموریت رو تموم کنی ... نتونستی چانگ ووک رو نجات بدی ولی میتونی این دو نفر رو نجات بدی .
هه سان : پس تصمیم به اعدام شده ... چرا باید چنین کاری بکنم ؟
مین هوا : چون ما بهتون اعتماد کردیم و تو با اینکه میدونستی گذاشتی من کشته بشم و اون بلا ها سر شاهزاده بیاد ... تو به من بدهکاری . جونت رو چانگ ووک نجات داد یادت رفته ...تو هم به جاش این دو نفر رو نجات بده و من هم طلسمت رو بر میدارم .
هه سان : چنین قدرتی نداری ...
مین هوا : امتحانش ضرری نداره.
هه سان : خیلی بخب راه بیوفتید ... وگرنه تا چند ساعت دیگه اعدامش میکنن .
....
با تمام سرعت به سمت کاخ حرکت میکردن .
هه سان : من حواس پادشاه و بقیه رو پرت میکنم شما هم هر چی سریع تر اونو از زندان فراری بدید .
YOU ARE READING
Hybrid prince
Werewolfوضعیت : کامل شد کاپل ها : تهیونگ ، جونگ کوک و چانگ ووک ، مین هو ژانر : تخیلی ، ومپایر ، امپرگ ، رومنس ، اسمات ، روزمرگی ، ماجراجویی ، زندگی نامه ... میانگین کلمات هر پارت : اطراف 1000 یک فصل ، 50 پارت . خلاصه: داستان درمورد دو موجود ماورا طبیعی ه...