این داستان اسپین آف فنفیکشن هلز گاده که با قصه ی اصلی یک سری تفاوت ها داره چون اسپین آف و برگرفته ای از اونه .
داستان رابطه محور نیست و اگه به دنبال یه داستان سراسر عاشقانه و نرم و پر از صحنه های رمانتیک میگردین خوندنش رو بهتون پیشنهاد نمیکنم .
رخدادها در دوره قرون وسطی اتفاق می افته ، با تمام عقاید و جهل و خرافاتی که مردم در اون زمان ها اسیرش بودن .
یعنی شیوهی زندگیشون تا حدود زیادی به همون شکله ، حالا گاهی کمتر یا کمی بیشتر .
هیچ تمدنی هنوز شکل نگرفته و قصه روایتگر زندگی زین پادشاه شرق و غرب سیلورند و اعضای خانواده اشه .
و در پایتختی به اسم رُز گاردن روایت میشه !زیام هنوز هم هستن . مومنت هم دارن ولی نمیخوام با اسم زیام جذب داستان بشید چون روی زیام به تنهایی متمرکز نشده !
روابط و اتفاقات تقریباً شبیه به همون دوره ی تاریخیه و اگر روابطشون با دنیای امروزی ما سازگاری نداره برای همینه .
در صورتی که کاملاً مطابق با همون دوره ، بخونید کاملاً درک میکنید و میدونید نمیشه در اوج جهل ، از تمام شخصیتا انتظار منطقی بودن رو داشت !ایدهی جدید و تازه ای هست ، پیشنهاد می کنم از دستش ندید .
درسته رابطه محور نیست اما واقعاً قوی و پُر از مفهموم نوشته شده و حیفه همچین چیزی رو بخاطر رابطه محور نبودنش از دست بدین .تأکید می کنم روی موضوع فکر شده و تلاش زیادی کردم تا از هر نظر عالی باشه .
در حقتون خوبی کنین و بخونین🥺😂😘یکی توی هلز گاد گفت چقدر خوبه خرافات مثل این داستان سریع ریشه کن بشه ، اینو بخونین و بفهمین چاه خرافات به این زودی پُر شدنی نیست ، ضمن اینکه در قرن بیست و یک هم گاهی میبینیم که خرافه گرایی همچنان رواج داره .

ВЫ ЧИТАЕТЕ
Come Back God's
Фанфикآن پیر عفریت قدم به قدم داشت نزدیک تر میشد : نه تو و نه هیچکس دیگه ای نمیتونه خدایان رو نابود کنه ! با قهقهه گفت : اونا دارن برمیگردن ... دارن میان سراغ تو و زین ... به زودی تاوان بزرگی پس میدین و قربانی هایی که مانعش شدین رو میگیرن ! حرف زن رعش...