_ اون زهرماری که الان افتاد گوشیه؟؟؟
_ توعه تخم سگ گوشی آوردی با خودت؟؟؟؟
من من کنان به چشم های مرد مقابلش زل زد میخواست دوباره عذرخواهی کنه و بترسه ولی الان موقع ترس نبود موقع مخ زنی بود!
پاهای لختش که فقط با یه شلوارک مشکی کاور شده بود رو روی زمین کشید
+عاممم ژنرال
جونگکوک که از عشوه پسر تعجب کرده بود بله ای زیر لب زمزمه کرد و منتظر حرف پسر موند.
پسر که انتظار مرد رو دید شروع کرد به لوس کردن خودش!
+من من میتونم توضیح بدم خب ژنرال
من خیلی حوصلم سر میرفت تو پادگان گوشی آورده بودم که گه گاهی سر بزنم به خدا اصلا گوشیم برای شما دست شما باشه ولی منو دعوا نکنید لطفاً:)
مرد آب دهنش رو قورت داد اون وروجک خیلی خوب بلد بود چیکار کنه تا مرد سکوت کنه و جئون الان متوجه این قضیه شده بود بی توجه به پسر ، گوشی که روی زمین خودنمایی میکرد و صحنه های سکس بازیگر ها رو نشون میداد در دست گرفت و با تعجب بهش زل زد
_ که فقط یکم نگاه میکنی اره؟
رفت و جلوی پسر ایستاد و فکش رو محکم گرفت و فشار داد
_ اگر بازم ببینم از این زهرماریا نگاه میکنی من میدونم و تو تخم جن مفهومه؟
پسر مظلوم و اروم سری تکون داد
_ و تا یادم نرفته گی بازی هات رو برای خودت نگه دار جوجه تیغی چندش!
و گوشی پسر رو خاموش کرد و به سمت دفترش رفت
تهیونگ بهت زده و عصبی به در خیره شده بود اون الان بهش توهین کرده بود؟
عصبی پوفی کشید و دستاشو مشت کرد اگر که یک درصد فقط یک درصد میخواست بزنه زیر نقشه و این راه رو نره ولی الان مسمم تر بود که این کاری که کرده رو تا آخرش تموم کنه و کون اون جئون خودخواه رو بسوزونه!
YOU ARE READING
.𝐒𝐭𝐫𝐚𝐰𝐛𝐞𝐫𝐫𝐲.
Randomخب میریم که داشته باشیم: کیم تهیونگ پسر به شدت لوس و سلیطه که فوبیا داره به سربازی ولی خب باید یه جایی با فوبیات رو به رو بشی. جئون جانگ کوک ژنرال مغروری که همه سربازا ازش مثل سگ میترسن چی میشه این دوتا جلوی هم قرار بگیرن؟ __________________________...