.شروع بدبختی.

11.4K 1.3K 147
                                    

با بغضی که تو گلوش بود دستی به سرتاسر لامبورگینی قرمزش کشید و بهش زل زد بعد از چند دقیقه روکش رو روی ماشینش کشید و به سمت در گاراژ رفت با دستش که الان به لطف ناراحتی و استرسش یخ زده بود اشکاش رو پاک کرد و به سمت در عمارت رفت اصلا درک نمی‌کرد که پدرش یکی از بزرگ ترین کمپانی دارای توی کره بود ولی نمیتونست سربازیش رو بخره؟؟ و به قول پدرش:
مرد باید بره سربازی تا بار بیاد
تهیونگ اصلا خوش نداشت که چندتا پیرمرد زپرتی هر روز صبح بیدارش کنن اونم چی فاکینگ ۷ صبح!!
پوفی کشید و به سمت پدرش که روی کاناپه نشسته بود و انگار از کاری که کرده خیلی خوشحاله رفت
+ الان خوشحالی نه؟؟؟
پدرش قهوه ای که توی دستش بود رو روی میز شکلاتی رنگ گذاشت و به پسر سرتق و صد البته لوسش زل زد
اون به راحتی با یک زنگ میتونست کاری کنه پسرش که هیچ نوه هاش هم سربازی نرن ولی نه!
اون خوب از ذات پسرش خبر دار بود خوب میدونست که اون فقط پشت نقاب سلیطه بودن و سرتق بودنش قایم شده و در واقع اون یه پسر بچه لوسه که اگه فقط یکم صداتو براش بالا ببری و یا بهش توجه نکنی دهنتو سرویس میکنه
_ از جلو تلویزیون برو اونور مگس مزاحم
+ جواب منو بده بابا الان خوشحالی؟
پدرش توی صورتش زل زد و شونه ای بالا انداخت
_تو کونم عروسیه تازه میتونم دختر بیارم خونه
تهیونگ چشم غره ای به شوخی پدرش رفت و بهش زل زد ته دلش برای پدرش می‌سوخت چون مادرش اونا رو وقتی تهیونگ فقط ۳ سال داشت ول کرده بود و رفته بود و پدر تهیونگ با بگایی های زیاد اونو بزرگ کرده بود.
پدرش سن زیادی نداشت و تهیونگ هم نتیجه یه شیطنت توی بچگی بود به خاطر همین رابطه اش با پدرش صمیمی بود.
به سمت اتاقش رفت که صدای پدرش رو شنید که گوش زد میکرد لباساش رو جمع کنه چون راننده ۱۵ دقیقه دیگه پایین عمارت منتظرشه
خودش رو برای آخرین بار روی تخت گرم و نرمش انداخت گوشیش رو از توی جیبش در آورد تا یکم سرگرم شه و از استرسش دور شه

به سمت اتاقش رفت که صدای پدرش رو شنید که گوش زد میکرد لباساش رو جمع کنه چون راننده ۱۵ دقیقه دیگه پایین عمارت منتظرشهخودش رو برای آخرین بار روی تخت گرم و نرمش انداخت گوشیش رو از توی جیبش در آورد تا یکم سرگرم شه و از استرسش دور شه

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
.𝐒𝐭𝐫𝐚𝐰𝐛𝐞𝐫𝐫𝐲.Where stories live. Discover now