خب سلام بچهها
خیلیاتون گفتید که جیمین خیلیی داره شل میگیره بابا ازدواج اجباریهها
عزیزانم جیمین داره از این اتفاق واسه دور شدن از سئوک و هانول استفاده میکنه و میدونه که اصلا قرار نیست تهکوک بهش آسیب بزنن..
اون تا همین الانشم بخاطر سئوک و هانول از خیلی چیزا گذشته(اینارو من داخل پارت قبل از زبان جیمین توضیح دادم ک بدونید چرا جیمین اصلا با این ازدواج مشکلی ندارع)قراره کیم مثلا بهش ی عالمه پول بده تا مهاجرت کنهو این یکی رو نمیخواستم بگم اما بچهها ما یه مدت طولانی قراره توی پارتای انگست بمونیم
یعنی قراره تا چندپارت توی قسمتای انگست (خیلی انگست)بمونیم پسس بیاید از این پارتای طنز لذت ببریم چون همونطور که گفتم این خاندان آدم نیستنن😂
خلاصه اصلا نگران نباشید من حواسم هست که کی انگست کنم و کی طنز تا فیک یه خط داستانی یک روند و خسته کننده نداشته باشه قشنگای من
ولی من خیلی خوشحال میشم که فقط بهم اعتماد کنید تا فیک رو جلو ببرم بچهها
من تمام تلاشم رو میکنم توی خود پارتا راجب رفتار پسرا توضیح بدم
اما خب بازم اگر ابهاماتی بود بپرسید
خلاصههه چون کامنتا زیاد بود گفتم اینجا توضیح بدم که همتون متوجه بشید به قربانتان خداحافظ
YOU ARE READING
حامی(ویکوکمین)
Fanfictionجیمین وقتی تازه پا به نوجوونی گذاشت به دلایلی مجبور به نگهداری دوتا بچه شد و حالا که اون دو آلفا بزرگ شدن جیمین کاملا احساس خوشبختی میکنه. اما وقتی یهویی سر و کله ی خانواده ی هانول و سئوک(همونایی که جیمین بزرگشون کرد)پیدا شد همه چیز بهم ریخت و جیمین...