سلام😂وقتی میگم بیاید تلگرام واسه همینه...🤣 آقا دیشب دستم خورد پارت جدید پاک شد و تا بنویسمش دوباره طول میکشه سووو الان عکس فایلی که واسه بچهها گذاشته بووم رو میذارم بخونیدش😂🤦🏾♂️اگر نمیتویند صبر کنید تا شب این پارت رو ویرایش میکنم و متن رو جای عکس مبذارم، بچه ها خیلی بهتره که داخل تل عضو باشید من راحت تر اطلاع رسانی میکنم اونجا
اینجا تا فالو نداشته باشید منو نمیتونید اطلاع رسانیامو ببینید
سلام عزیزانم
چطورید؟ به جدیدیا خوش آمد میگم و خب امشب بخاطر یه سری از بچههای گپ که ازم خواستن حامی رو آپ کنم و اینا سه پارت هدیه آمده کردم واسشون:>
و البته بخاطر بالا رفتن ممبرای اینجا هم هست
خیلی خیلی ممنون که فیکامو/فیکمو دنبال میکنید
فردا از لبخند(smile) یه پارت طولانی میذارم
متاسفانه داریم به آخرای حامی هم میرسیم(آخر یعنی دیگ داستانو جمع میکنم که حداقل تا پارت چهل و خورده ای تمومش کنم😂البته تو واتپد هنوز پارت سی و خرده ای هستیم چون چندتا پارت رو داخل یه پارت گذاشتم)
البته عزیزای من
درسته من میگم آخراشه ولی نحسی رو هم یع ماهه درم میگم آخراشه🤣به حرفای من اعتماد نکنید یهو یه ایده میزنه به کلم دوباره ببشتر ادامه میدم
خیالتون راحت جیم انتقام میگیرههه خیلیم سختتت
YOU ARE READING
حامی(ویکوکمین)
Fanfictionجیمین وقتی تازه پا به نوجوونی گذاشت به دلایلی مجبور به نگهداری دوتا بچه شد و حالا که اون دو آلفا بزرگ شدن جیمین کاملا احساس خوشبختی میکنه. اما وقتی یهویی سر و کله ی خانواده ی هانول و سئوک(همونایی که جیمین بزرگشون کرد)پیدا شد همه چیز بهم ریخت و جیمین...